چه میشود که یک فرد، آن هم در ایران و با وجود تمام محدودیتهای و موانع، به یکی از بزرگترین صادرکنندگان خاورمیانه تبدیل میشود؟ چه میشود که چنین فردی، کارش را از زیرزمین آغاز میکند و بعد از چند سال، میزان فروش خود را به بیشتر از یک میلیارد دلار افزایش میدهد؟ امروز، در ادامهی مروری بر زندگی بزرگان از وبسایت آموزشی «افشین فاتح»، همراه شما هستیم تا در کنار هم، نگاهی به زندگانی غلامعلی سلیمانی داشته باشیم. این بزرگمرد، کارآفرین و مدیرعامل هلدینگ «سولیکو» است. تک تک ما، اگر همین الان به سراغ یخچالمان برویم، میتوانیم چند محصول کاله را در آن پیدا کنیم؛ ولی آیا میدانستید که تمامی محصولات لبنی و گوشتی کاله نیز زیرمجموعهای از همین هلدینگ سولیکو به حساب میآید؟
محتویات این مقاله
باز هم همان سوال قبلی؛ چه میشود که یک فرد، چنان به موفقیت میرسد که پایش را در خانه هر ایرانی باز کند؟! همراه باشید تا فراز و نشیبهای زندگی غلامعلی سلیمانی را مرور کنیم و علل موفقیت و شهرت او را بررسی کنیم…
[block id=”register-free”]
قدم به قدم با زندگی غلامعلی سلیمانی
پیش از آنکه به سراغ شرح و بازگویی زندگی غلامعلی سلیمانی برویم، بگذارید ابتدا، نگاهی اجمالی به تک تک سالهای زندگی او داشته باشیم:
- سال 1325: در آمل چشم به جهان گشود.
- تا سال 1346: در دانشگاه شهید بهشتی تحصیلات عالیه را آغاز کرد.
- سال 1325: تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به آمریکا برود.
- همان سال: از تصمیم خود منصرف شد، دو شرکت «MRS» و «Parsio» را راهاندازی کرد.
- تا سال 1356: شرکت را به دلیل سودآورد نبودن تعطیل کرد و وارد بازار فرآوردههای گوشتی شد.
- سال 1356: دفتری در خیابان آذربایجان اجاره کرد و در پخش و فروش شرکت گیلان و آرزومانیان مشغول به فعالیت شد.
- سال 1357: در زیرزمین دفتر در خیابان آذربایجان، شروع به تولید همبرگر کرد.
- تا سال 1358: ظرفیت تولید همبرگر را 200 برابر کرد.
- سال 1358: کارخانهای را در شیراز، با نام «دِمِس» تاسیس کرد.
- سال 1359: شرکت فرآوردههای گوشتی ایران (سولیکو) را تاسیس کرد.
- سال 1362: شرکت فرآوردههای گوشتی آمل را تاسیس کرد.
- سال 1367: صادرات را به صورت محدود آغاز کرد.
- سال 1370: شرکت محصولات لبنی کاله را راهاندازی کرد.
- سال 1374: برای اولین بار، خط تولید پنیر را تاسیس نمود.
- سال 1380: شبکه پخش مویرگی را ایجاد کرد و محصولات را به صورت مستقیم در فروشگاهها عرضه کرد.
- سال 1390: میزان صادرات را به بالاترین حد خود رساند.
- و در حال حاضر: بیشتر از 30 دفتر و شرکت را در کشورهای خارجی اداره میکند.
اعتقادات متفاوت غلامعلی سلیمانی
غلامعلی سلیمانی در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد، پس از هر لحاظ تامین بود و شاید اصلا نیازی به کار کردن نداشت. اما وقتی به اندازه کافی از آب و گل درآمد و به دوران جوانی رسید و خواست سری میان سرها در بیاورد، تصمیم گرفت که روی پای خودش ایستاده و خرج و مخارجش را از خانواده جدا کند؛ چنین چیزی تا به حال در خانواده آنها سابقه نداشت و پدرش به شدت با این کار مخالفت کرد.
غلامعلی سلیمانی، دوست داشت در کنار تحصیل، کار هم بکند و علم و عمل را با هم پیش ببرد. در نهایت، در 18 سالگی تنهایی به تهران آمد و در دانشگاه ثبت نام کرد، شهریه سال اول را پدرش پرداخت، سال دوم را خودش با کار و تلاش و البته وام، پرداخت کرد و تحصیلات عالیه را اینطور آغاز کرد.
او کار کردن را از همان زمان شروع کرد؛ در مدرسهای به توصیه دانشگاه شروع به کار شد و ماهیانه 300 تومان حقوق میگرفت. سپس به تدریس خصوصی مشغول شد؛ اما گویا دیگر تمام این کارها، برای پرداخت شهریه دانشگاه کافی نبود، به همین دلیل، شهریه سال سوم و چهارم را نتوانست پرداخت کند. مدیر دانشگاه او را بازخواست کرد و او در جواب، شرایط را برایش توضیح داد. مدیر دانشگاه از این همه اراده شگفتزده شد و او را از پرداخت شهریه دو سال دیگر، معاف کرد.
در دو سال آخر، غلامعلی سلیمانی توانست حدود 1000 تومان درآمد داشته باشد و در اصل، توانست کیف این درآمد را، مدیون اعتقادات متفاوتش باشد.
اولین قدمها در دنیای حرفهای
بعد از پایان کارشناسی، غلامعلی سلیمانی قصد داشت که برای تحصیلات تکمیلی و تحصیل در رشته کامپیوتر و آی تی، به آمریکا مهاجرت کند؛ اما داییاش، او را از این کار منصرف ساخت. داییاش اصرار داشت کع به جای وقت تلف کردن برای تحصیل، همین الان وارد بازار کار شود؛ زیرا نتیجه نتجیه تحصیل و یا کار، هر دو یکسان خواهد بود، چه بسا که اگر همین الان وارد بازار کار شود، شاید سرانجام بهتری از تحصیل داشته باشد. همین شد که غلامعلی سلیمانی، بیخیال سفر به آمریکا شد و پیشنهاد شراکت داییاش را قبول کرد.
در سالهای اولیه بعد از فارغالتحصیلی، سلیمانی دفتری در پاساژ سعدی داشت و مشغول به فروش قطعات یدکی خودرو بود. همان دوره قصد داشت با چینیها وارد معامله شود، لوازم یدکی ارزان را وارد کند و بعد با قیمتی مناسب، به فروش برساند؛ لکن هیچکدام از تلاشهایش، ثمری به همراه نداشت.
در میان این آمد و شدها، با یک متخصص آمریکایی آشنا شد، با او شریک شد و شرکتی به اسم MRS (Marketing Service and Research) راهاندازی کرد. چندی بعد، خودش نیز شخصا شرکتی به اسم پارسیو را راهاندازی کرد. متاسفانه، بعد از چندسال وقتی این دو شرکت، سود کافی به ارمغان نیاوردند، غلامعلی سلیمانی مجبور شد هر دو را تعطیل کند.
ورود به صنایع غذایی و اولین فعالیتها
غلامعلی سلیمانی، از بین تمامی صنایع آن دوران، صنایع غذایی را برای فعالیت برگزید، چون به ظن او، این صنعت از همه سودآورتر بود و البته، حق هم داشت. او از همان دوران، وارد تولید فرآوردههای گوشتی شد و به عنوان اولین فعالیت در این زمینه، در ازای گرفتن بخشی از سهام شرکت مواد غذایی گیلان یا همان «میکائیلیان»، مشغول به تامین مواد اولیه و پخش محصولات این کارخانه شد.
او برای این کار، خانه خواهرش را در خیابان آذربایجان و با پلاک 99، اجاره کرده و آن را تبدیل به سردخانه نمود و محصولات شرکت گیلان را در آن، انبار میکرد.
بعد از انقلاب و با رکودی بازار و مشکل در تولید، غلامعلی سلیمانی اندکی مسیر فعالیت خودش را تغییر داد و شخصا در عرصه تولید مواد غذایی، دخول کرد. او کارش در زیرزمین همان خانه پلاک 99 آغاز کرد. چهار دستگاه همبرگرزنی و دو دستگاه میکسر را به صورت قسطی خریداری کرد، چهار کارگر نیز استخدام کرد و تولید همبرگر را آغاز کرد. او در این راخ تنها نبود، از دوستانش در شرکت تولیدی مواد غذایی پیچک نیز کمک گرفت.
در اوایل فعالیت تولیدی، گفتهاند که میزان تولید شرکت غلامعلی سلیمانی، تنها 197 همبرگر در طول روز بود؛ اما بعد از گذشت دو ماه، این میزان حدود 200 برابر شد و به 40 هزار همبرگر در روز رسید. او از هر راه برای پخش محصولاتش استفاده میکرد و در کمترین زمان ممکن، حتی توانست محصولاتش را بیشتر شهرهای ایران نیز، ارسال نمایید.
پیشرفت در کار و معرفی محصولی تازه
در سال 58، اولین کارخانه رسمی غلامعلی سلیمانی، در شیراز و با نام «دِمِس» راهاندازی شد. او دستگاههای قدیمی را به کارخانههای جدیدالتاسیس انتقال میداد و بعد از آنکه به قدر کفایت به تولید و سوددهی میرسید، دستگاههای نو را جایگزین قدیمیها میکرد.
در تاسیس این کارخانه، هم شرکت گیلان و هم شرکت میکائیلیان دست داشتند؛ به عبارت دیگر، دستگاههای سوسیس و کالباس از شرکت گیلان، و متخصصان تولید از شرکت میکائیلیان به کمک غلامعلی سلیمانی آمده بودند. تاسیس کارخانه شیراز، با فراز و نشیب بسیاری همراه بود، اما بالاخره، این کار سر گرفت و اولین کارخانه سلیمانی شد.
در این میان، ماجرا برای غلامعلی سلیمانی اما، کم نبود. دفتر او در خیابان آذربایجان، هنوز مجوز نداشت و از آنجایی که این دفتر قبل از انقلاب تاسیس شده بود، مجوز گرفتن برای آن، به سان هفت خوان رستم بود. برای حل این مشکل، او در نهایت بیخیال دفتر آذربایجان شد، برای همین، یک آهنگری در منطقه احمدآباد مستوفی اجاره کرد و کارگاه تولید همبرگر را به آنجا انتقال داد، نام آن را نیز تغییر داده و اسم «شرکت فراوردههای گوشتی تهران» برای آن انتخاب کرد. به علاوه، در همین گیر و دار، از طرف معاون وزیر صنایع نیز مامور شد تا بوشهر رفته، اختلافات شیلات و وزارت صنایع را در ازای مجوز تاسیس کارخانه در بوشهر، رفع و رجوع کند.
بعد از سال 1360، زمانی که که کشور در اوج جنگ بود و نیاز مبرمی به مواد غذایی داشت، توانست با ترکیب گوشت قلوهگاه و ماهی قزلآلا، ترکیبی است با پروتئین بالا، هزینه تولید ارزان، اقتصادی، خوش طعم و چیزی شبیه به گوشت راسته. این ترکیب در نهایت توانست از وزارت بهداشت مجوز گرفته و صنایع غذایی کشور را متحول کند.
گسترش فعالیت و عرضه محصولات لبنی
در مهمترین اقدام در راستای گسترش فعالیتهایش، غلامعلی سلیمانی، کارخانهی محصولات لبنی خود را در آمل تاسیس نمود. او این کار به یکی از دوستانش سپرد؛ دوستش نیز همراه با برادر خود، در ازای دریافت ماهانه 12 هزار تومان، مشغول به این کار شد و یک ماستبندی را تاسیس کرد. با پیشرفت کار و گسترش آن، غلامعلی سلیمانی مجبور شد ماستبندی را خود خریداری نموده و مدیریت آن را شخصا بر عهده بگیرد. رفته رفته، جمعآوری شیر و تولید ماست رشد کرد و در نهایت در سال 1370، کارخانه محصولات لبنی کاله، در آمل راهاندازی شد.
این شرکت در ابتدا کارش را با تنها 3 لیتر شیر آغاز کرد، اما امروز روزانه بیشتر از 2500 تن به صورت روزانه، شیر دریافت کرده و آن را انواع محصولات لبنی، تبدیل میکند. گفتنی است که این شرکت در سال 2014 به عنوان 48امین شرکت بزرگ صنایع غذایی در دنیا شناخته شد و البته در ایران نیز، به مدت 7 سال عنوان «صادرکننده نمونه کشوری» را به دوش میکشید.
غلامعلی سلیمانی، بر خلاقیت تاکید ویژهای داشت و برای تنوع محصولاتش، ارزش خاصی قائل بود. اوایل در شرکت کاله، تنها پنیر سفید ایرانی تولید میشد، اما بعدا پنیرهای اروپایی، همچون چدار، پارمزان، گودا و پروسس و… نیز به سبد محصولات آن افزوده شد. جالب است که پنیر پروسس، برای اولین بار در بندرعباس عرضه شد و از قضا، محبوبیت آن نیز از همانجا آغاز شد.
یک شکست و یک اوج
شرکت کاله، زیر مجموعه هلدینگ سولیکو به مالکیت غلامعلی سلیمانی، در عراق (کربلا) نیز، شعبهای داشت. در سال 1398، این کارخانه در عراق، دچار آتشسوزی شد و بیشتر از 90 درصد محصولات انبار شده و ساختمان خود کارخانه، تماما از بین رفت. این حادثه را بدون شک میتوان یکی از بزرگترین شکستهای سلیمانی دانست. اما این پایان راه نبود.
غلامعلی سلیمانی نه تنها با این حادثه از پا نیفتاد، بلکه دست بر زانو زده و قویتر از قبل، دوباره برخواست و کارش را گسترش داد. حتی به این هم اکتفا نکرد و صادرات را شکل جدی آغاز نمود. او از سال 1380، سیستم پخش کارخانههایش را به سیستم مویرگی تغییر داد و تمام محصولاتش را مستقیما به فروشگاههای خرد و بزرگ عرضه کرد و این سیستم را در تمام استانهای ایران نیز پیاده کرد.
از ابتدای دهه 90، برای تامین ارز مورد نیاز، یه صادرات روی آورد و توانست در همان بار اول، حدودا 8000 دلار محصول صادر کند و بعد از چند سال، توانست این میزان را به 280 میلیون دلار برساند؛ که البته در بین شرکتهای ایرانی، معجزه به حساب آمده و شگفتانگیز است. بدون شک تصمیم به صادرات که از طرف غلامعلی سلیمانی اتخاذ شد، او را به اوج رساند.
پایان ماجرا
حقیقت این است که داستان موفقیتهای غلامعلی سلیمانی، هنوز به پایان نرسیده است؛ امروزه، هلدینگ سولیکو، بیشتر از 14 کارخانه دارد و در سرتاسر ایران، به کمک بیشتر از 70 مرکز توزیع، محصولاتش را هر نقطهای میفرستد. به علاوه، این هلدینگ بیشتر از 30 دفتر فروش در کشورهایی همچون امارات، عراق، آمریکا، انگلستان، روسیه و آلمان دارد و میزان صادرات آن در حدود 300 میلیون دلار است. و این تازه تمام ماجرا نیست و اگر بخواهیم تمام دستاوردها و موفقیتهای این هلدینگ را ذکر کنیم، به مقالهای جداگانه نیاز خواهیم داشت.
چنین موفقیتی بدون شک، چیزی نیست که بتوان آن را هر سال و در هر کسی دید؛ بلکه بیشتر باید آن را معجزه نامید و خود غلامعلی سلیمانی را نیز، یک اسطوره. زیرا او با تلاش و پشتکار و تفاوت عقیدهاش با خانواده (که عدهای آن را جرقه و نقطه شروع همه این داستان میدانند) توانست به چنین جایگاهی دست پیدا کند و نام ایران را در دنیا، به درخشش برساند.
[block id=”comment”]
4 پاسخ
محصول کاله، چیزیه که ما هر سال و هر ماه و هر روز، در تمام موارد ازشون استفاده میکنیم… ولی باورتون میشه من تا حالا نمیدونستم که غلامعلی سلیمانی صاحبشه؟؟؟
درود دوست عزیز. البته حق با شماست و خطایی متوجه شما نیست. بسیاری از مردم درست مثل شما، بزرگان کارآفرینی را نمیشناسند و البته در هیچ جایی هم تبلیغی از آنان صورت نگرفته است. متاسفانه برخلاف اروپا یا آمریکا، کارآفرینان بزرگ اکثر مواقع ناشناخته هستند.
همیشه اعتقاد داشتم به این موضوع که راه خانواده رو رفتن، هیچ موفقیتی برای آدم نداره. همیشه یه نفر باید اون زنجیره رو بشکنه و سلیمانی با این کار، تونست به همچین موفقیتی برسه.
درود دوست عزیز. دقیقا با شما موافقیم. خیلیها اعتقاد دارند که اگر غلامعلی سلیمانی کار خواهر و برادرانش را انجام میداد، شاید هیچوقت در مسیر فعلیاش قرار نمیگرفت و هیچوقت وارد دنیای صنایع غذایی نمیشد و هیچوقت چنین موفقیتهایی به دست نمیآورد.