جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مدیریت نوآوری، خلاقیت و کاربردهای آن چیست؟

تعریف و مفهوم نوآوری

گفتار پیش روی شما، یک مقاله درباره مورد خلاقیت و نوآوری در سازمان است. بدون شک، چنین مقاله‌ای را باید با این سوال آغاز نماییم: مدیریت نوآوری چیست؟ اما پیش از آن، باید با مفهوم نوآوری آشنا شویم… نوآوری، به طور کلی به عنوان معرفی چیز یا روش جدیدی اطلاق می شود … نوآوری تجسم، ترکیبی یا سنتز دانش در محصولات، فرایندها یا خدمات جدید با ارزش و اصلی است.

[block id=”register-free”]

بدیهی است که آشنایی با تعریف خلاقیت و نوآوری،  بسیار اهمیت دارد. خلاقیت اغلب به عنوان پایه ای برای نوآوری تلقی می شود. برای به وجود آوردن نوآوری، باید یک ایده خلاق و توانایی تبدیل آن ایده به عمل وجود داشته باشد تا تغییر کند. نتیجه تغییر خاص و ملموس در محصولات، خدمات یا فرآیندهای تجاری ارائه شده توسط یک سازمان است:

‘تمام نوآوری ها با ایده های خلاقانه آغاز می شود. . . ما نوآوری را به عنوان اجرای موفقیت آمیز ایده های خلاق در سازمان تعریف می کنیم. در این دیدگاه، خلاقیت افراد و تیم ها نقطه شروع نوآوری است. حالت اول شرط لازم اما کافی نیست. “

بررسی کلی نوآوری در کسب و کار

دغدغه‌ای که در این قسمت رخ می‌نماید، این است که نوآوری در چه مشاغلی وجود دارد؟ پاسخ تمامی مشاغل است. نوآوری برای بقای مشاغل در بازارهای بسیار رقابتی که تفکیک محصولات و خدمات به طور فزاینده ای دشوار است، ضروری است. نوآوری به دلایل زیر مهم است:

  • ✅این امکان را به مشاغل می دهد تا با تازه کردن بازار با محصولات جدید و پیشرفته،بازه مشتریان خود را گسترش دهند.
  • ✅ این یک مؤلفه اصلی مزیت رقابتی است و به شرکتها کمک می کند تا قبل از اینکه نوآوری های رقبا سهم بازار را از آن خود کنند، جلوتر از رقبا باشند.
  • ✅ درآمد، سود و ارزش سهامدار را افزایش می دهد.

مشاغلی که از طریق معرفی محصول جدید و خدمات در حال رشد نیستند احتمالاً با کامل شدن سبد فروش موجود در بازار افت می کنند.

جای تعجب نیست که شرکت هایی مانند Procter & Gamble و General Electric به طور جدی مدیریت نوآوری را پذیرفته اند. هدف اصلی آنها رونق بخشیدن به رشد و سپس بهبود ارزش سهامداران است. اصلا می‌توان اینطور گفت که خلاقیت و نوآوری در کسب و کار، کلید موفقیت و حفظ هر کسب و کار، در دنیای سال 2021 است. اگر بدانیم یک شرکت خلاق چیست و چه ویژگی‌هایی دارد و چه موفقیت‌هایی را به دست آورده است، بدون شک توجه ما تا حد زیادی به مسئله نوآوری، جلب خواهد شد.

‘هیچ چیز برای حفظ رشد مرکزی مهمتر از نوآوری نیست که منجر به یک صنعت و نه تنها نوآوری های محصول بلکه طراحی نوآورانه، بازاریابی نوآورانه، تجارب خرید نوآورانه در فروشگاه و نوآوری در کل تجارت باشد. شرکت ها و مارک هایی که منجر به نوآوری می شوند، کاتالیزوری برای رشد هستند. “

کاربرد نوآوری در سازمانها چیست؟

نوآوری در هر سازمانی مرتبط است و می تواند به روش های مختلفی اعمال شود:

  • ✅نوآوری محصول / خدمات

معرفی کالاها یا خدمات جدید که به شکل قابل توجهی بهبود یافته اند. این می تواند شامل پیشرفت در استفاده کاربردی، راحتی یا قابلیت های فنی باشد.

  • ✅نوآوری فرایند

اجرای روشهای جدید تولید یا تحویل بهبود یافته یا قابل توجه.

  • ✅نوآوری مدل کسب و کار

تغییر روش انجام تجارت، به عنوان مثال، رایانه هایEasyJet ، Dell و برون سپاری جهانی.

  • ✅نوآوری سازمانی

برای اینکه بدانیم نوآوری سازمانی چیست، می‌توان پای مسائل زیادی را به این گفتار باز کرد، اما به زبان ساده، نوآوری سازمانی، به معنای ایجاد یا ساختارهای جدید یا تغییر ساختارهای فعلی، شیوه‌ها و البته مدل‌های تجاری است.

ایجاد یا تغییر ساختارها، شیوه ها و مدل های تجاری.

  • ✅نوآوری در بازاریابی

ایجاد تکنیک های جایگزین بازاریابی برای ارائه بهبود در قیمت، موقعیت، بسته بندی، طراحی محصول یا ارتقاء محصول.

  • ✅نوآوری در زنجیره تأمین

بهبود نحوه تهیه مواد از تأمین کنندگان یا بهبود روشهای تحویل محصول به مشتریان.

  • ✅ نوآوری مالی

جمع آوری مفاهیم اساسی مالی. این ممکن است شامل اعتبار، تقسیم ریسک، مالکیت یا نقدینگی برای تولید خدمات مالی جدید، محصولات یا روشهای مدیریت عملیات تجاری باشد. به عنوان مثال، نوآوری مالی با شرایط جدید سازگار می شود و زنجیره های ارزش جدید را با تکامل محیط و قانونگذاری ایجاد می کند.

پیوند مشترک بین هر یک از این ها، بهبود در راندمان، بهره وری، کیفیت و / یا موقعیت رقابتی برای سازمان است.

اگرچه نوآوری به طور معمول به سازمان ارزش افزوده می دهد، بدون خطر نیست. خطرات اصلی نوآوری شامل موارد زیر است:

  • عملیاتی – خطرات عملیاتی شامل عدم تحقق مشخصات، هزینه ها یا تاریخ راه اندازی می باشد. آسیب رساندن به شهرت شرکت و نام تجاری یکی دیگر از خطرات احتمالی عملیاتی است.
  • تجاری -مقاومت مشتری و رقابت نمونه هایی از ریسک تجاری است.
  • مالی -بازده سرمایه گذاری ممکن است کمتر از برنامه ریزی باشد. همچنین این خطر وجود دارد که سرمایه گذاران بدهی/ سهام راضی نباشند.

آمار حاصل از تحقیق در مورد عدم موفقیت در نوآوری بسیار متفاوت است. برخی تحقیقات نشان می دهد که 50٪ از نوآوری ها نتوانسته اند به اهداف سازمانی خود برسند، در حالی که مطالعات دیگر نشان می دهد 90٪ نوآوری ها با شکست مواجه هستند. با این حال، خطر ابتکار عمل نوآوری به هیچ وجه نمی تواند بسیار بیشتر باشد زیرا مشاغل رقابت و سهم بازار را از دست می دهند.

یک چالش اساسی در نوآوری، مدیریت تعادل بین نوآوری های فرایند و محصول است. نوآوری فرایند می تواند با بهبود راندمان، رضایت سهامداران را افزایش دهد، در حالی که نوآوری های محصول می توانند رضایت مشتری را افزایش دهند. با این حال، دومی ممکن است در معرض خطر تحقیق و توسعه (R&D) پر هزینه باشد که می تواند بازده سهامداران را از بین ببرد.

برای مطالعه بیشتر می توانید مقاله سرمایه کسب و کار را مطالعه کنید.

مدیریت نوآوری یعنی چی؟

مدیریت نوآوری یا نوآوری در مدیریت، مدیریت نوآوری فرایند مدیریت نوآوریها، یعنی ایده ها، در سازمانها از طریق مراحل چرخه نوآوری است. چرخه نوآوری فعالیتهای مربوط به گرفتن یک محصول یا خدمات نوآورانه به بازار را توصیف می کند. در اصل، دو جنبه وجود دارد:

  • ✅ توسعه محصول یا خدمات نوآورانه
  • ✅ ایجاد کسب و کار برای بازاریابی محصول یا خدمات

نمودار زیر نمونه ای از چرخه نوآوری معمولی را با فعالیت در هر مرحله ارائه می دهد:

[table id=2 /]

اولین مرحله در چرخه نوآوری، تولید ایده ها است. ایده ها غالباً از مشاهده یک مشکل فعلی یا پیش بینی آینده ناشی می شوند. آنها می توانند از اهداف این سازمان یا موقعیت جدید بازار الهام بگیرند که ناگهان به یک فرصت تبدیل می شوند. خلاقیت و نوآوری در مدیریت، اولین مرحله از این چرخه به حساب می‌اید.

پس از شناسایی فرصت، باید ارزیابی شود. یک آزمایش مهم برای یک ایده این است که با اهداف سازمان و منابع موجود مردم ، امور مالی و امکانات  مطابقت دارد.

اگر هماهنگی با اهداف سازمان وجود داشته باشد، ایده به مرحله جدیدی منتقل می شود كه می تواند مورد بررسی و دقت بیشتر قرار گیرد. مرحله توسعه ممکن است شامل تحقیقات بیشتر در مورد فرصت یا ثبت اختراع این ایده باشد. ممکن است نمونه های اولیه در مرحله طراحی، توسعه و آزمایش شوند.

تصمیم برای شروع فروش نوآوری یک مرحله مهم است. اگر از شما پرسیده شود که سومین مرحله در سلسله مراتب نوآوری و تغییر کدام است، می‌توانید این مرحله را نام ببرید. این در شرایطی است که اغلب منابع قابل توجهی برای حمایت از راه اندازی ایده جدید مورد نیاز است. بعضی اوقات ممکن است یک سازمان منتظر پایان مراحل توسعه برای شرایط مناسب بازار باشد.

مرحله آخر چرخه نوآوری تجاری سازی است، جایی که نوآوری در بازار عرضه و به مشتری فروخته می شود. اکنون نوآوری از کنترل سازمان خارج می شود. این سخت ترین مرحله چرخه نوآوری برای سازمان ها برای “مدیریت” است. بسیار مهم است که سازمان بر عملکرد نوآوری نظارت داشته باشد تا هرگونه کاستی اصلاح شود.

سازمان های نوآورانه معمولاً روی نوآوری های جدیدی کار می کنند که سرانجام جایگزین های قدیمی تر می شوند. این مهم است زیرا چرخه عمر محصول کاهش رشد محصولات و خدمات قدیمی را نشان می دهد. حتی ممکن است رشد در نهایت رو به کاهش باشد، بنابراین توانایی گسترش یک سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد.

نوآوری ها یا تغییرات جدید افزایشی در محصول باعث می شود رشد ادامه یابد. شرکتها معمولاً نوآوری های فنی بسیار بیشتری را نسبت به آنچه که احتمالاً می توانند امیدوار باشند به بازار عرضه کنند، تولید می کنند. برای مدیریت نوآوری از مرحله ایده ها تا تجاری سازی، نیاز به مدیریت ساختار یافته و فرآیندی وجود دارد.

مدیریت نوآوری یعنی چی؟

قیف نوآوری چیست ؟

“قیف نوآوری” چارچوبی برای مدیریت نوآوری است:

  • ✅ این ساختار، نظم و انضباط را فراهم می کند و روند نوآوری را تسهیل می کند.
  • ✅ این امر می تواند توسعه سریع تری از نوآوری هایی را ایجاد کند که باعث رشد اقتصادی می شوند.
  • ✅ نوآوری ها را با توجه به معیارهای از پیش تعیین شده تعریف و دنبال می کند.

فعالیت ها به طور معمول به صورت مراحل زیر طبقه بندی می شوند:

  • مفهوم

– تمرکز بر ایجاد ایده ها و مفاهیم و ارزیابی آنها در برابر تناسب استراتژیک، فرصت بازار، تأثیر سازمانی و شانس موفقیت است تا تصمیم گیری کنید که ارزش تحقیق بیشتر را دارند.

  • امکان سنجی

– پروژه ها برای توسعه بیشتر بر اساس ارزیابی قابل قبول بودن بازار، ریسک / پاداش سرمایه گذاری و در دسترس بودن منابع مورد نیاز (مردم، تسهیلات و پول) انتخاب می شوند.

  • توسعه

– راه اندازی بازار به بازخورد رضایت بخش نمونه اولیه محصول یا خدمات، ارزیابی از پاسخ احتمالی رقیب و توانایی ارائه زنجیره تأمین مورد نیاز، بازاریابی و قیمت گذاری / حاشیه وابسته است.

  • پیاده سازی

– اجرای طرح مشاغل نوآوری، نظارت بر راه اندازی و انجام بررسی های پس از راه اندازی برای درک اینکه آیا اجرای ایده موفقیت آمیز بوده است و در صورت وجود چه تغییراتی باید ایجاد شود.

در بین هر مرحله، در نقاط تصمیم گیری که ایده یا پروژه با معیارهای انتخاب شده ارزیابی می شود. برای تعیین اینکه آیا باید پیشرفت کند و همچنان به دریافت بودجه و منابع ادامه دهد. پیشرفت فقط پس از رعایت معیارهای خاص اتفاق می افتد که به منظور اطمینان از به حداقل رساندن سرمایه گذاری در مراحل اولیه انجام می شود. در صورت لزوم، پروژه زودتر از موعد رها می شود.

این روند اولویت بندی است که به پروژه شکل قیف می بخشد. این بدان معناست که آن نوآوری هایی که به احتمال زیاد موفق می شوند، از منابع آنهایی که به احتمال زیاد شکست می خورند، استفاده بهینه کنند.

نقش امور مالی در نوآوری چیست؟

امور مالی نقش مهمی در روند نوآوری ایفا می کند. این امر مستلزم یک عمل متعادل ظریف بین مدیریت ریسک ها است بدون اینکه اجازه دهد این امر نوآوری را تهدید کند.

در اصل، این امر به تأمین مالی نیاز دارد:

  • ✅ با ارائه بینش تحلیلی در هر دو سطح استراتژیک و تفصیلی در کل سازمان، از نوآوری پشتیبانی کنید.
  • ✅ یک دیدگاه عینی ارائه دهید و واقع گرایی را در بحث ها مدنظر قرار دهید.
  • ✅ برای حمایت از تصمیم گیری به واقعیت ها و تحلیل ساختار متکی باشید.
  • ✅ پیامدهای مالی تصمیمات بازاریابی را درک کنید.
  • ✅ اطمینان حاصل کنید که چشم انداز روشن و قابل اندازه گیری در طول پروژه وجود دارد.
  • ✅ روی پایداری نوآوری تمرکز کنید.
  • ✅ جلوگیری از تشدید قضاوت عجولانه درباره ایده یک پروژه: این طبیعت انسانی است که علی رغم دریافت بازخورد منفی، به یک مسیر عمل متعهد بماند. غالباً متوقف کردن یک پروژه بیهوده شجاعت بیشتری از آن دارد که بتواند آن را حفظ کند.

بنابراين اگر ابعاد فوق را با هم تركيب نمائيم تعريف جامعي كه مي‌توان از نوآوري ارائه كرد اين است كه نوآوري فرآيندي است كه از طريق آن ايده‌ها، محصولات، رويه‌ها و فناوري‌هاي جديد خلق شده و دوباره اختراع مي‌شود، توسعه مي‌يابد، نشر داده مي‌شود و اقتباس شده و مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ممكن است در داخل سازمان و يا خارج از آن خلق شده باشد اما براي اقتباس‌كننده آن جديد است و داراي ظرفيت ايجاد و يا افزايش ارزش جديد براي اقتباس‌كننده است. بنابراين نو بودن براي نوآوري شرط لازم است ولي شرط كافي اين است كه با ارزش افزوده و يا بهبود براي سازمان و مشتري توام شود.

[block id=”comment”]

5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *