این جمله را نه تنها ما، بلکه بسیاری از بزرگان هم بسیار بر آن تاکید کردهاند؛ بدون شک، خودتان هم در فیلم و سریال و این طرف و آن طرف، بسیار آن را شنیدهاید: «بدون شکست، پیروزی معنایی ندارد.»
وقتی شکستی در کار نباشد، وقتی کسی زمین نخورد و به نقطهی اول باز نگردد، وقتی دست بر زانو نزده و بلند نشود، آنگاه اصلا پیروزی چه معنایی خواهد داشت؟ آن زمان پیروزی به دست آمده، چه فایدهای خواهد داشت؟ اصلا میتوان آن را پیروزی نامید؟ قطعا جواب منفی است. از جمله کسانی که بسیار دربارهی شکستهایش نوشتهاند، «جف بزوس» است. او کسی است که آمازون را پایهگذاری کرد اکنون همین آمازون، در اکثر کشورهای دنیا شعبه دارد و چند میلیارد نفر، به صورت روزانه از آن خرید میکنند. خودش نیز از معروفترین انسانهای روی کره زمین است و کسی نیست که نام این بشر را، نشنیده باشد. اگر جف بزوس شکست را تجربه نمیکرد، آیا به این اندازه موفقیتش چشمگیر میشد؟ آیا اینقدر به شهرت میرسید؟
محتویات این مقاله
در این مقاله از «وبسایت آموزشی افشین فاتح» دقیقا قصد داریم تا به شکست های جف بزوس و داستان زندگی او بپردازیم. میخواهیم ببینیم که عامل موفقیت و شهرت او، دقیقا چیست و جه باعث شده است که او، تا به این حد به موفقیت دست پیدا کند. خوب میدانید که در بیزینس کوچینگ، مطالعه زندگینامه بزرگان و درس گرفتن از مسیر آنان، اهمیت بسیاری دارد؛ پس با ما در این مقاله همراه باشید.
[block id=”register-free”]
جف بزوس کیست؟
به عنوان کسی که اکنون در حال مطالعه این مقاله است، محال است که نام وبسایت «آمازون» را نشنیده باشید. این وبسایت، در حقیقت یک خردهفروشی آنلاین است و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد، در آن پیدا میشود. جف بزوس، در اصل موسس و مالک این وبسایت است و البته مهمتر از همه، او «ثروتمندترین فرد روی کره زمین» نیز، به حساب میآید!
او متولد سال 1964 است و در سال 1994، کمپانی آمازون از داخل یک گاراژ راهاندازی کرد. در ابتدا، فقط کتاب میفروخت و آن را برای مردم ارسال میکرد، اما رفته رفته، هر چیزی که فکرش را کنید، به مجموعه محصولات خود اضافه کرد و البته، در اقص و نقاط دنیا، به خصوص در اروپا و آمریکا نیز، شعبههای دیگری راه انداخت.
علل موفقیت آمازون را در عوامل مختلف مطرح کردهاند و دلایل بسیاری را برای آن بر شمردهاند، از جمله:
- توجه ویژه به مشتری، به جای توجه به رقابت
- آیندهنگری و برنامهریزی بلند مدت
- عطش برای اختراع جدید
- تعهد به عملکرد بینقص
در این میان، به طبع شخصیت و پشتکار و نوآوری و خلاقیت خود جف بزوس نیز تا حد زیادی دخیل بوده است. خود بزوس اینطور ادعا میکند که:
«اول از همه، باید استعدادهای خودتان را کشف کنید، بعد از آن با تلاش و پشتکار و کوشش فراوان، از همان استعداد، نهایت استفاده را ببرید. باید سعی کنید تا بهترین افراد را در کنار خودتان جمع کنید، باید بزرگ فکر کنید، ثابت قدم و آیندهنگر باشید، و هیچوقت هم برای رشد و پیشرفت، دست از کار نکشید. مهمتر از همه، باید شجاع باشید و شکست را نیز قبول کنید و در نهایت، مثل اطرافیان خود نباشید.»
سرمایهگذاریهای اشتباه دهه 90
دهه 90 میلادی را شاید بتوان یکی از بدترین دهه در زندگی جف بزوس بدانیم؛ زیرا که او دو بار، آن هم به صورت پی در پی، در سالهای 1998 و 1999، شکستهای بزرگی را متحمل شد و میلیونها دلار ضرر کرد. در بار اول، در سال 1998، او مبلغ هنگفتی را روی وبسایت «Junglee.com» سرمایهگذاری کرد و عملا میتوان گفت که این وبسایت را خریداری کرد.
این وبسایت، در اصل وبسایتی بود برای مقایسه کالا و بررسی قیمتها ارزانتر و اقتصادیتر، شاید بتوان آن را ترکیبی از «ترب» و «دیجیکالا» در نظر گرفت. بعد از مدتی، متخصصان آمازون متوجه شدند که مردم با استفاده از این وبسایت، دیگر خرید خود را از آمازون انجام نمیدهند؛ به عبارت دیگر، این وبسایت تازه خریداریشده، نه تنها مشتریان آنها را افزایش نمیداد، بلکه آنها را کمتر نیز میکرد. در نهایت، تصمیم به بستن این وبسایت گرفته شده و نتیجتا، جف بزوس با یکی از بزرگترین شکستهایش مواجه شد.
درست یک سال بعد از این ماجرا، یعنی در سال 1999، جف بزوس تصمیم گرفت تا سبد محصولات آمازون را گسترش دهد و علاوه بر محصولات موجود، محصولات مربوط به نگهداری از حیوانات خانگی را نیز به فروش برساند. به همین منظور، وبسایتی به اسم «Pets.com» خریداری کرد. متاسفانه این پروژه نیز چندان سودآور نبود و در نهایت در سال 2002، در این وبسایت نیز تخته شد!
رد پیشنهاد اپل، شکستی دیگر
همانطور که خودتان هم ممکن است بدانید، در خارج از ایران (به طور مثال!) فروش آلبوم موسیقی بسیار رواج دارد و تقریبا اکثریت قریب به یقین از مردم، موسیقیهای مورد علاقه خود را با قیمتی بسیاری منصفانه و اندک، خریداری میکنند. از قضا یکی از بسترهایی که در سالهای 2000 میلادی، در زمینه فروش موسیقی فعالیت داشت، همین آمازون بود.
تا سال 2003، آمازون یکهتاز عرصه فروش موسیقی بود و از این راه، اتفاقا سود خوبی را نیز به جیب میزد، اما بعد از این سال، این حیطه آرام آرام رو به افول نهاد و در نهایت، به کلی تعطیل شده و به یکی از بزرگترین شکست های جف بزوس بدل شد.
آن زمان، شرکت اپل به مدیریت استیو جابز، پیشنهاد همکاری به آمازون داده بود و آمازون، این پیشنهاد را قبول نکرد. به احتمال زیاد، همگی با «آی تیونز» اپل آشنا هستید؛ استیو جابز، پیشنهاد داده بود تا آمازون، این سرویس رابه مجموعه خود، اضافه کند. اما جف بزوس، چون فکر میکرد فروش آهنگ با آن قیمت ناچیز سودی برایش به همراه نخواهد داشت، از قبول پیشنهاد جابز، سر باز زد. نتیجه این شد که آیتیونز روز به روز پیشرفت کرد و عالمگیر شد، اما سرویس موسیقی آمازون نادیده گرفته شد و در نهایت، کل لغو شد و از دست رفت.
کیف و کفشی که کسی به سراغش نرفت
در سال 2006، یعنی کلا در همان سالها، وبسایتی راه افتاده بود به نام «Zappos» که کارش فروش کیف و کفش، به صورت آنلاین بود؛ این وبسایت از این جهت به موفقیت رسیده بود که در آن زمان، تا به حال هیچکس کیف و کفش را به صورت آنلاین، به فروش نرسانده بود.
جف بزوس هم با استفاده از همین ایده و با الگو گرفتن از زاپوس، تصمیم گرفت که وبسایت کیف و کفش راهاندازی کرده و این دسته از محصولات را نیز به مجموعه محصولات خود بیفزاید. او 30 میلیون دلار پول بیزبان را هزینه کرد و وبسایتی به اسم «Endless.com» را در سال 2006، راهاندای کرد.
اما اوضاع بر وفق مراد بزوس پیش نرفت، این وبسایت بیشتر از چندین و چند ماه، هیچ ترافیکی نداشت و کسی برای بازدید از آن نمیرفت. طبیعی است که مشاهده این وضعیت، این وبسایت نیز به کل حذف شد و شکست دیگری، به کارنامه شکستهای بزوس افزوده شد.
سایتهایی که در 2013 و 2014 بسته شدند
شکست های جف بزوس، همیشه آنی نبودند و برخی از اقدامات او، اتفاقا در اوایل کار، بسیار هم سودآوری برایش داشتهاند؛ ولی خب در نهایت، بنا به دلایل بسیار، تبدیل به شکست شدهاند. برای نمونه، میتوان دوتا از شکستهای بزوس را در همین دستهبندی قرار داد.
جف بزوس، در سال 2007، وبسایتی را طراحی کرد به اسم «Askville.com» و به طبع، مبلغ بسیاری را نیز روی آن سرمایهگذاری کرد. این وبسایت، وبسایتی برای اشتراک تجارب و اطلاعات شخصی، چیزی درست شبیه به وبسایت «Quora» که در آن، افراد سوال خود را مطرح میکنند و سایر اعضا، با توجه به تجربه یا علم و تخصص خود، به آن پاسخ میدهند. متاسفانه وبسایت راهاندازی شده توسط بزوس، به اندازه کافی موفق عمل نکرد و در نهایت، در سال 2013، کلا متوقف شد.
به علاوه، جف بزوس برای اینکه بتواند بر تراکنشهای مالی آمازون کنترل بهتری داشته باشد و روند این کار را برای مشتریان نیز راحتتر کند، درگاه پرداخت آنلاینی را طراحی کرد به اسم «WebPay» که آن هم به دلایل مختلف، نهایتا در سال 2014، فعالیش به طور کامل لغو شد. بماند که برای همین بهبود تراکنشهای مالی، پیشتر وبسایتی به اسم «Accept.com» و با ارزش 102 میلیون دلار خریداری کرده بود و آن نیز، به کل باد هوا شد و به یکی از شکستهای بزوس، بدل شد.
ورود به دنیای تلفن همراه، حتی به غلط
اما به غیر از تمامی این شکست های جف بزوس که تا به اینجای کار خواندیم، شاید بزرگترین شکست او را بتوان ورود اشتباهش به دنیای تلفن هوشمند در نظر گرفت.
ماجرا به سال 2014 باز میگردد؛ یعنی سالی که آمازون، پس از طرحها و برنامهریزیهای بسیار و صرف مبالغ کلان، یک تلفن همراه تازه به اسم «آمازون فایر فون» معرفی و روانه بازار کرد. پیداست که نتیجه تا چه اندازه مفتضحانه بود و در نهایت، آمازون و بالاخص خود جف بزوس، چه ضرر بزرگی را متحمل شدند و سرمایهی این شرکت، تا چه اندازه به هدر رفت. منتقدین حتی، این تلفن همراه را در فهرست بدترین محصولات فناوری 20 سال گذشته نیز جای دادند!
آمازون آن زمان، هنوز برای ورود به دنیای تلفنهای همراه آماده نبود و سعی داشت تا با تلاشی خوشخیالانه و با بهرهگیری از پشتوانهای چون نام برند و اسم و رسمش، در دنیای تلفن همراه نیز پای بگذارد. اما به طبع، این دو مورد هیچگاه کافی نبودند و تا وقتی غولهایی مثل سامسونگ و اپل هستند، برای موفقیت باید بر عوامل دیگری تکیه کرد؛ عواملی که شاید هنوز هم آمازون از آنها برخوردار نباشد.
دیگر شکست های جف بزوس
شکستهای بزوس، به همینجا ختم نمیشود و شاید این شکستها و ضررها، آنقدر زیاد باشند که نتوان همه را در این مقاله گنجاند. از دیگر شکستهایی که برای این غول دنیای تکنولوژی ذکر کردهاند، میتوان حتی موارد زیر را نام برد:
- شکست در وبسایت «drugstore.com» و فروش دارو، به دلیل چالشهای بیش از حد آن
- ورود به کار فروش آنلاین جواهر و عدم استقبال مردم و در نهایت تعطیل شدن آن
- شکست در تلاش برای به مزایده گذاشتن آمازون، در مقابله با تهدیدهای eBay
- شکست در خرید خانه حراجی «Sotheby»
- خرید موتور جستجوی «Altavista» و راهاندازی بلاک ویو (شبیه به استریت ویو گوگل) که هر دو ناکام ماندند.
- شکست در پروژه اجاره فیلم و دی وی دی در انگلستان و آلمان و…
میبینید؟! شکست های جف بزوس کم نیستند. اما چرا بعد از این همه سال و این همه شکست بزرگ، هنوز که هنوز جف بزوس سر پا است و به عنوان ثروتمندترین فرد دنیا نیز شناخته میشود؟ به راستی رمز این موفقیت چیست؟
کلام آخر؛ رمز موفقیت جف بزوس
جف بزوس، موسس و مدیر آمازون، تا به امروز، بیشتر از 40 شکست بزرگ را پشت سر گذاشته است؛ شکستهایی که اگر هر کسی آن را تجربه میکرد، به قول معروف به خاک سیاه مینشست! اما بزوس، قویتر از همیشه پا بر جاست و از قضا، از تمام افراد موفق دنیا نیز موفقتر است.
در بخش پیش، از رمز این موفقیت پرسیدیم و کنجکاو شدیم که به راستی، چه چیزی باعث شده تا بزوس، به رغم تمام شکستهایش، اینقدر موفق باشد؟ جواب این سوال ساده است؛ حتی از طرف ما نیست، بلکه متخصصان آن را به عنوان رمز موفقیت معرفی کردهاند، آن هم چیزی نیست به جز: سختکوشی، اراده و ثبات قدم. راز موفقیت بزوس نیز در همین سه کلیدواژه خلاصه شده است.
شکست در زندگی همه ما هست و از این به بعد هم خواهد بود؛ حتی اگر مثل بزوس هم موفق شویم، باز هم شکست را تجربه خواهیم کرد؛ زیرا که طبیعت زندگی چنین است. بدون شکست، پیروزی معنایی ندارد و اگر شکست نباشد، پیروزی هیچ مزهای نخواهد داشت. فرد هوشمند و عاقل، کسی است که همین شکستها را به پلههای ترقی تبدیل کرده، از آن درس بگیرید و مسیر موفقیت را برای خودش هموار کند.
[block id=”comment”]
6 پاسخ
مرسی از مقاله خوبی که آماده کردید. برام جالبه که چرا هیچوقت دوست نداریم اینقدر از شکستهامون حرف بزنیم. اصلا چرا با وجود این همه شکست، موفقیت های بزوس بیشتر به گوشمون میرسه؟ موضوع عجیبیه….
درود دوست عزیز. به این رفتار، «سوگیری بازماندگی» میگوییم. رفتاری است طبیعی در همهی ما و باعث میشود تا شکستها را پنهان کنیم، و موفقیت را بیشتر جلوه دهیم. در رابطه با جف بزوس هم همین قاعده حکم میکند. نه اینکه خودش شخصا از شکستهایش شرم داشته باشد؛ اتفاقا خودش به این شکستها میبالد. دلیل سوال شما را بیشتر میتوان قدرت رسانه دانست.
زندگی بزوس واقعا جالبه، از اون جالب تر، اینه که توی چه مدت زمان کمی تونسته به این جایگاه برسه…. مقالهای که نوشتید خیلی جالب بود… دست مریزاد
درود دوست عزیز. حق با شماست. بزوس توانست در عرض پنج سال، از کارمند بانک، به موسس و کارآفرین آمازون تبدیل شود و در همین مدت زمان، 8000 کارمند استخدام کند و میلیاردها دلار درآمد به جیب بزند. حتی خودش هم ادعا کرده که چنین انتظاری را نداشته است و توقع نداشته که اینقدر سریع به موفقیت برسد.
این مقاله برام الهام بخش بود.دیدمون نسبت به شکست باید خیلی تغییر پیدا کنه و متاسفانه تو فرهنگ ما هنوز این موضوع، به خوبی جا نیفتاده.
درود دوست عزیز. با شما موافق هستیم. شکست دیگر نباید یک شکست باشد، دیگر نباید ذلالت و بدبختی به شمار برود، بلکه باید به عنوان یک معلم و یک آموزگار بزرگ شناخته شود. مگر نه این است که ما بزرگترین موفقیتهای خود را مدیون درسی هستیم که از شکستهایمان گرفتهایم؟