- 02188660463
- تهران، خیابان آزادی، خیابان بهبودی
هدف از این مقاله این است که کارآفرینان مشتاق را قادر سازم از قبل برای چالش های مربوط به فرآیند کارآفرینی آماده شوند. هرگز قصد من این نیست که شما را از ورود به تجارت دلسرد کنم یا بترسانم. من از شما می خواهم که وارد دنیای تجارت شوید و کسب و کار خود را با احساس اطمینان راه اندازی کنید، نه با ترس و دلهره…
محتویات این مقاله
توسعه یک ایده تجاری معمولاً اولین چالشی است که هر کارآفرینی هنگام شروع یک کسب و کار از صفر با آن مواجه می شود. پیدا کردن فرصت تجاری مناسب یا توسعه خلاقانه یک ایده مطمئناً کار آسانی نیست. “تصور ایده” اولین وظیفه واقعی یک کارآفرین خواهد بود. به عنوان یک کارآفرین، شما باید توانایی دیدن آنچه را که دیگران نمی بینند داشته باشید. یادتان باشد در حالی که دیگران مشکلات را می بینند، شما باید فرصت ها را ببینید.
اما دیدن فرصت ها تازه شروع کار است. چالش اصلی کسب و کار، توانایی شما در ایجاد این فرصت در یک ایده تجاری است. من این را یک چالش تجاری می بینم زیرا فرآیند تبدیل مشکلات به فرصت های تجاری مانند تلاش برای تبدیل سرب به طلا است. میتوان آن را فرآیند کارآفرینی “ایجاد ارزش از هیچ” نامید. فرآیندی که محصولات نوآورانه را به وجود می آورد. در زیر ، بخشی از نحوه انجام این فرآیند را برای شما خواهم نوشت:
توسعه چشم انداز قطعا یک چالش تجاری است زیرا یک کارآفرین گاهی اوقات باید نقش یک جادوگر را بر عهده بگیرد. اکثر افراد با روش فعلی انجام کارها راحت هستند، اما وظیفه یک کارآفرین این است که آینده را تصور و پیش بینی کند.
دوره های رایگان دکتر افشین فاتح
یک کارآفرین باید همیشه جلوتر از زمان خود باشد وگرنه ارتباط خود را از دست خواهد داد. این وظیفه یک کارآفرین است که آنچه را که هنوز وجود ندارد به زمان حال بیاورد. همچنین این وظیفه یک کارآفرین است که برای مشکلات دیگران راه حل بیاورد. اجازه دهید دو مثال عملی به شما ارائه دهم:
در روزهایی که اتومبیل‌ها سفارشی و منحصراً برای ثروتمندان ساخته می‌شدند، هنری فورد اتومبیل‌های مقرون به صرفه را برای توده‌ها متصور بود. همین دیدگاه، هنری فورد را به یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ تبدیل کرد.
برادران رایت یک ماشین پرنده را تصور می کردند، اما دیگران به شدت با آنها مخالفت کردند زیرا فکر پرواز انسان غیرممکن بود. اما امروزه هواپیما یک واقعیت رایج است.
مطلب پیشنهادی: در مورد عوامل موثر در رضایت شغلی کارکنان چه میدانید؟
پس باز هم تکرار میکنم که توسعه چشم انداز و ایده، اولین وظیفه و یک چالش واقعی برای یک کارآفرین است.
دومین چالش تجاری که در مسیر شروع کسب و کار خود از صفر با آن مواجه خواهید شد، جمع آوری تیم مناسب برای مدیریت کسب و کار است. وقتی در مورد یک تیم صحبت می کنم، منظورم کارمندان عادی نیست. من در مورد یک “تیم استراتژیک تجاری ” صحبت می کنم که به طور منظم برای طوفان فکری در مورد راه های رشد تجارت شما با یکدیگر همفکری میکنند.
فرآیند ایجاد یک تیم تجاری حتی قبل از مطرح شدن موضوع افزایش سرمایه اولیه آغاز می شود. به یاد داشته باشید که گفتم اکثر ایده های درخشان هرگز در مرحله افزایش سرمایه خطرپذیر نیستند. خب، این جایی است که بیشتر کارآفرینان نوظهور از آن سالم بیرون نمی آیند. بیشتر ایده‌ها و محصولات درخشان، هرگز تامین مالی نمی‌شوند، زیرا کارآفرین به‌عنوان یک فرد در تلاش برای افزایش سرمایه است. یک تیم تجاری، یک کلید حیاتی است، اما اغلب نادیده گرفته می شود.
یک تیم خوب، برای ایجاد یک کسب و کار موفق ضروری است. اکنون یافتن یک تیم تجاری تنها مانع دوم است، انتقال اشتیاق و چشم انداز خود به تیم، مرحله بعدی خواهد بود.
این وظیفه شما به عنوان یک کارآفرین است که مطمئن شوید تیم شما همان آینده ای را می بیند که شما می بینید. آنها باید به امکانات و البته طرح ها و ایده های شما ایمان داشته باشند و همچنین باید مشتاق واقعی کردن این ایده ها باشند. اگر آنها نمی توانند چشم انداز شما را درک کنند، اگر نمی توانند آینده را با شما ببینند، پس ارزش هم تیمی شدن با شما را ندارند.
تیم استراتژیک کسب و کار شما باید شامل هر فرد باتجربه ای باشد که توانایی تأثیرگذاری فوق العاده بر کسب و کار شما در دسته بندی وبخش های مختلف را داشته باشد.
پس از توسعه ایده خود و راه اندازی تیم تجاری ، چالش بعدی که قرار است هنگام شروع یک کسب و کار از صفر با آن روبرو شوید، جذب و افزایش سرمایه است. به عنوان یک کارآفرین، شما تنها کسی هستید که ایده کسب و کار خود را تا حد زیادی می شناسید. شما تنها کسی هستید که می توانید داستان آینده خود را تصور کنید. با این حال، داشتن تیمی که چشم انداز شما را می شناسد و می تواند اطلاعات اضافی و احساس خوبی را در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد، مفید است.
تلاش برای متقاعد کردن سرمایه گذاران در مورد چیزی که هنوز وجود ندارد قطعاً یک چالش بزرگ است، به خصوص در این زمان رکود اقتصادی! تلاش برای اینکه به آنها بفهمانید که شما قابل اعتماد هستید و با این وظیفه برابر هستید، بازی کودکانه ای نیست، به خصوص زمانی که در حال ساختن اولین تجارت خود هستید و باید به دنیا ثابت کنید که از عهده آن بر می آیید.
افزایش سرمایه، چیزی بیشتر از صرف درخواست پول است. بیشتر سرمایه‌گذاران می‌خواهند در کسب‌وکارهایی که قبلاً تأسیس شده‌اند، با حداقل ریسک سرمایه‌گذاری کنند و می‌خواهند مطمئن باشند که برای ریسکی که پذیرفته‌اند، بازده دریافت میکنند. اکثر ایده‌های تجاری درخشان هرگز در مرحله سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز گسترش نمی‌یابند، زیرا کارآفرین یا آمادگی لازم را ندارد یا آنچه را که برای تامین سرمایه لازم است، ندارد.
همانطور که رابرت کیوساکی می گوید: “جهان پر از ایده های درخشان و محصولات عالی است، اما جهان فاقد کارآفرینان کارکشته است.” – رابرت کیوساکی
برای غلبه بر چالش جذب و افزایش سرمایه، باید توانایی فروش ایده و چشم انداز خود را به سرمایه گذاران بالقوه توسعه دهید. وقتی می‌گویم: «ایده‌هایت را بفروش»، منظور بهبود مهارت‌های ارتباطی و نحوه ارائه‌تان است. در بازی افزایش سرمایه، باید یک داستان خوب برای گفتن داشته باشید که پشتوانه آن یک طرح تجاری قوی، یک تیم تجاری خوب و مهارت های متقاعدسازی خوب باشد.
فرم تقاضای دریافت مشاوره رشد کسب و کار
آیا یافتن یک مکان خوب یک چالش تجاری است؟ بله! چیزی که من واضح است این است که پیدا کردن یک مکان تجاری خوب با قیمت مناسب قطعا کار آسان نیست. چگونه میتوانید مکانی را که جمعیت به‌سرعت در حال رشد، شبکه جاده‌ای خوب و سایر امکانات رفاهی با قیمت مناسب دارد را به راحتی پیدا کنید؟ خب باید بدانید که بسیاری از ساختمان های اداری به دلیل بحران مالی خالی هستند و اجاره بها قابل مذاکره است. سعی کنید مکانی را پیدا کنید که در آن کارآفرینان مبتدی بیشتری برای تقسیم هزینه ها و کمک به یکدیگر در زمینه زیرساخت ها، سرنخ ها و/یا تجارت وجود داشته باشند. به نوعی میتوانید برای شروع تجارت و کسب و کار خود، از فضا های اشتراکی نیز بهره ببرید تا بتوانید هزینه های این بخش از فعالیت را در ابتدای کار به حداقل برسانید.
اکثر مدیران فکر می کنند که فرآیند یافتن کارمندان خوب کار آسانی است. آنها فرآیند یافتن کارمند را به سادگی ارائه شرح شغل تعریف می کنند و کارمند مناسب ظاهر می شود. اما این کار اصلا به این راحتی نیست!
صاحبان مشاغل می دانند که یافتن یک کارمند سخت کوش و قابل اعتماد چقدر دشوار است. بیشتر کارمندان می خواهند کمتر کار کنند و دستمزد بیشتری دریافت کنند. پیدا کردن یک کارمند خوب که مشتاقانه آماده ارائه خدمات و ماهرت های خود باشد بسیار دشوار است. یافتن کارمندان خوب در مقایسه با چالش تجاری ایجاد و جا انداختن کارمندان استخدام شده در یک تیم، یک کار کوچک است. ممکن است کارمندان بزرگی داشته باشید، اما اگر آنها نتوانند به عنوان یک تیم به درستی عمل کنند، بی ارزش هستند و چیزی جز رکود به بار نمی آورند. یک تیم فوتبال ممکن است بازیکنان بزرگی داشته باشد، اما اگر آنها نتوانند به عنوان یک تیم بازی کنند، ترکیب مهارت های آنها کاملاً بی فایده است.
کارمندان، نمایندگان کسب و کار شما برای مشتریان و دنیای خارج هستند. آنها بازتابی از فرهنگ و اخلاق تجاری شما هستند. اگر فقط یکی از کارمندان شما فقط به یکی از مشتریان شما بی ادبی کند، تصویر بدی را برای شرکت شما به تصویر می کشد. به یاد داشته باشید: خبرهای بد سریع دهان به دهان میشوند! بنابراین هنگام استخدام کارمندان باید بسیار مراقب باشید. قانون طلایی تجارت را به خاطر بسپارید. “آهسته استخدام کنید و سریع شلیک کنید.”
تیم سازی و استخدام کارمندان مناسب یک علم است. هنگامی که کسب و کار خود را راه اندازی می کنید، یک مشاور در این زمینه پیدا کنید تا شما را در مسیر درست قرار دهد!
امیداریم بتوانید با رعایت این موارد، چالش های کمتری را در شروع یک کسب و کار تجربه کنید. منظر مقالات بعدی و پرداختن به 5 چالش دیگر نیز باشید و نظراتان را در مورد این مقاله در بخش مقالات برای ما بنویسید.
بزرگ‌ترین چالش‌هایی که کارآفرینان هنگام راه‌اندازی کسب‌وکار خود با آنها مواجه میشوند چیست؟ چگونه کارآفرینان موفق مشکلات را در کسب و کار مدیریت و حل می کنند؟ آیا یک کارآفرین باید هنگام راه اندازی یک تجارت با این چالش های تجاری روبرو شود؟
ششمین چالشی که در فرآیند راه اندازی یک کسب و کار کوچک از صفر با آن روبرو خواهید شد، یافتن مشتریان خوب است. به کلمه کلیدی “مشتریان خوب” توجه کنید. در فرآیند ایجاد یک کسب و کار، متوجه خواهید شد که مشتریان خوب و بد وجود دارند. شما باید مراقب مشتریان بد باشید. پیدا کردن مشتریان خوب واقعا سخت است. یک مشتری خوب به شرکت شما وفادار خواهد بود و در صورت اشتباه و عذرخواهی، شما را می بخشد. یک مشتری خوب سعی می کند کار درستی را انجام دهد که به نفع خود و شرکت شما باشد.
مشتریان بد همیشه به دنبال حفره هایی در خط مشی شرکت می گردند تا از آنها بهره برداری کنند و چند دستاورد داشته باشند. مشتریان بد همیشه سعی می کنند از حسن نیت شرکت سوء استفاده کنند و به دنبال راه هایی برای از بین بردن شرکت باشند. در یک کلا میش.د آنها را اینگونه توصیف کرد که :” مشتریان بد، مسئول بدهی های بد در شرکت شما هستند!”
مشتریان خوب، کسب و کار شما را می سازند و مشتریان بد همیشه سعی می کنند کسب و کار شما را منحل کنند. همانطور که کارکنان را اخراج می کنید، باید آماده باشید تا با مشتریان بد، بدون تردید قطع همکاری کنید. تمام وقت و تلاش خود را روی مشتریانی که ارزش آن را ندارند، سرمایه گذاری نکنید!
رقابت، چالش بعدی است که هنگام راه اندازی یک کسب و کار با آن روبرو خواهید شد. بیشتر افراد رقابت را یک طاعون می دانند، اما من رقابت را یک چالش خوب می بینم. من رقابت را معیاری برای خلاقیت می‌دانم، موتور اصلی که نوآوری و تولید محصولات باکیفیت با قیمت‌های عالی را تحریک می‌کند. بدون رقابت، هیچ نوآوری وجود نخواهد داشت و بدون نوآوری، کسب و کار شما راکد خواهد شد.
من رقابت را به عنوان یک چالش مورد استقبال می بینم و از شما می خواهم که همین کار را انجام دهید. رقابت ما را سرپا نگه می دارد و ما را به سمت بهبود مستمر محصولات و خدمات خود سوق می دهد. اما باید به شما هشدار بدهم!. رقابت می تواند باعث شود که کسب و کار شما ارتباط خود را در چشم مشتریان از دست بدهد، بنابراین شما باید همیشه مراقب باشید و در بالای حوزه کاری خودتان قرار بگیرید.
همانطور که یک خلبان همیشه مراقب آب و هوای بد غیرقابل پیش بینی، رعد و برق و نقص فنی است، یک کارآفرین خوب باید همیشه برای هر اتفاقی که ممکن است رخ دهد آماده باشد. چالش‌های غیرمنتظره می‌تواند به شکل زیر باشد:
این چالش های تجاری، اگر به درستی مورد بررسی قرار نگیرند، می توانند برنامه شما را برای ایجاد یک کسب و کار موفق را خراب کنند. چالش دیگری که باید انتظار داشته باشید، افزایش غیرقابل پیش بینی هزینه های تجاری است. اگر به درستی مدیریت نشود، ممکن است منجر به جریان نقدی منفی ثابت و در نهایت، شکست تجاری شما و کسب و کارتان شود.
تغییر در روندها، چالشی است که هنگام راه اندازی یک کسب و کار کوچک باید برای آن آماده باشید. روندها باعث ایجاد و شکست بسیاری از مشاغل شده است. من بسیاری از مشاغل سودآور را می شناسم که با تغییرات و روندهای صنعتی جزئی از بین رفته اند. یک مثال معمولی روند Dotcom در اواسط دهه نود است، که در آن بسیاری از کسب‌وکارهای تاسیس شده، توسط شرکت‌های نوظهور Dotcom مبتنی بر وب از بین رفتند.
زمانی که دوران داتکام شروع شد، صاحبان کسب و کار تنها دو گزینه داشتند. یا به قطار دات کام ملحق شدند یا قطار داتکام آنها را زیر گرفت. کارآفرینان باتجربه می دانند که یک روند جدید، یک دوست است و آنها همیشه مایلند که به سرعت، تجارت خود را با روند فعلی تنظیم کنند.
باز نگه داشتن چشمان خود برای مشاهده روندها واقعاً یک چالش است، اما وظیفه بزرگ، توانایی شما در استفاده سریع از روند به نفع خود است. این روزها می‌توانیم شاهد همین اتفاق در تجارت خرده‌فروشی باشیم. مغازه‌های سنتی که فروشگاه اینترنتی ندارند، بقای خود را با مشکل مواجه میکنند.
هنگام ایجاد یک کسب و کار از ابتدا، با چالش تعیین استراتژی خروج خود روبرو خواهید شد. شما باید حتی قبل از شروع کسب و کار، استراتژی خروج خود را برنامه ریزی کنید. اکثر کارآفرینان کسب و کار خود را بدون هیچ برنامه ای برای خروج اداره می کنند و حتی اگر استراتژی خروج داشته باشند، اجرای آن دشوار است.
قبل از شروع یک تجارت، توصیه می شود برای خروج برنامه ریزی کنید. فقدان برنامه خروج، دلیل اصلی فروپاشی بیشتر مشاغل پس از مرگ بنیانگذار است. استراتژی خروج برای بقای بلند مدت یک کسب و کار بسیار مهم است.
حالا چگونه یک استراتژی خروج را برنامه ریزی می کنید؟ معیارهایی وجود دارد که می توانید از آنها برای تعیین خروج خود از هر کسب و کاری استفاده کنید. بیشتر کارآفرینان باهوش، از معیار خاصی به عنوان هدف استفاده می کنند و پس از رسیدن به این هدف خاص، از کسب و کار خارج می شوند. نمونه هایی از این معیارها عبارتند از:
وقتی کسب و کار شما به مرحله خاصی از بلوغ رسید، می توانید با سپردن آن به مدیران حرفه ای از آن خارج شوید. در این صورت، کسب و کار همچنان متعلق به شماست اما دیگر درگیر امور روزمره آن نیستید. شما باید نقش اداری خود را رها کنید تا نقش یک نگهبان کسب و کار را به عهده بگیرید. هنگامی که به این روش خارج می شوید، زمان آزاد بیشتری برای بررسی پروژه های دیگر یا بازنشستگی خواهید داشت.
در دنیای تجارت، آن را M&A (ادغام و خرید) می نامند. خروج از کسب و کار به این صورت به این معنی است که پس از اتمام فروش و انتقال دارایی ها، دیگر هیچ کار و ارتباطی با کسب و کار ندارید.
دوره های رایگان دکتر افشین فاتح
نکته منحصر به فرد در مورد این نوع استراتژی خروج این است که در حالی که کسب و کار خود را (در قالب سهام) به سرمایه گذاران عمومی می فروشید، همچنان کنترل کسب و کار را حفظ می کنید.
فرم عضویت در خبرنامه :
با عضویت در خبرنامه از آخرین اخبار آکادمی دکتر افشین فاتح با خبر شوید
دسته بندی ها :
دوره ها :
آخرین مطالب منتشر شده :
برای دریافت جدیدترین اخبار آکادمی دکتر افشین فاتح عضو خبرنامه شوید!
در این وبسایت محتوای تخصصی و علمی که شامل موارد بسیار کاربردی و قابل انعکاس به زندگی واقعی می باشد که در راستای رسیدن به رسالت خود و به صورت رایگان در اختیار مخاطبین و همراهان عزیز قرار می گیرد.
