جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مدیریت چیست ؟ | تعریف مدیریت و بررسی وظایف آن

مدیریت-چیست

در دنیای پیچیده و پویای امروزی، مدیریت به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت در هر سازمان به شمار می آید. سازمان‌ های کوچک و بزرگ با هر نوع فعالیتی، به اهمیت نقش مدیریت اذعان دارند. مدیریت نه تنها در بهینه سازی منابع و زمان به ما کمک می کند، بلکه امکان برنامه‌ریزی، سازماندهی و کنترل بهتر فعالیت‌ها و عملکردها را نیز فراهم می‌کند. در این مقاله، به بررسی تعریف، اهمیت و اصول مدیریت خواهیم پرداخت.

بیشتر بخوانید : رشته MBA چیست ؟

تعریف مدیریت

مدیریت به معنای برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فرایندها و منابعی است که برای دستیابی به اهداف سازمانی تعیین می‌شود. مدیریت فرایندی تخصصی در سطوح مختلف سازمانی است که توسط مدیران انجام می‌شود و شامل فعالیت‌هایی مانند تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، اجرا، کنترل و ارزیابی می باشد.

به طور کلی “مدیریت” فرآیند واگذاری وظایف به افراد برای رسیدن به یک هدف مشخص است. مدیریت به معنای توانمندی در برنامه‌ریزی، سازماندهی، استخدام، رهبری افراد، انگیزه بخشیدن به آنها در شرایط بحران و تصمیم‌گیری برای رسیدن به اهداف سازمانی است. مدیریت تنها یک علم نیست، بلکه تلفیقی از علم و هنر است. گاه مهارت های نرم بیش از مهارت های اصولی علمی در مدیریت افراد اثرگذار می باشد.

دوره های رایگان دکتر افشین فاتح

مدیریت
مدیریت

اهمیت مدیر

یکی از مفاهیم مهم در هر سازمانی “مدیریت” است. مدیریت به معنای برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل منابع و فعالیت‌ها برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده می باشد. به بیان دیگر مدیریت فرایندی است که توسط مدیران در سطوح مختلف سازمانی انجام می‌شود و شامل تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، اجرا، کنترل و ارزیابی فعالیت‌ها و منابع می باشد. مدیریت به عنوان یک اصل اساسی در هر سازمان، نقش بسیار مهمی در توسعه و پیشرفت سازمان دارد.

اهمیت نقش مدیران در سازمان و رسیدن به چشم انداز سازمانی از چندین جنبه قابل بررسی است:

  1. تعیین اهداف: مدیریت به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در تعیین اهداف خود به طور بهینه عمل کرده و برای رسیدن به اهداف برنامه‌ریزی کنند. با بکارگیری اصول مدیریتی، سازمان‌ها قادر خواهند بود فرایندهای خود را بهبود بخشند.
  2. دستیابی به اهداف: در این مرحله مدیران با توجه به اهداف از پیش تعیین شده، پیگیری برنامه ها و حرکت در مسیر نقشه راه تا حصول نتیجه، موجبات دستیابی به اهداف در شرکت یا سازمان خود را فراهم می کنند. در این مقطع عملکرد سازمان باید منطبق بر اصول علم مدیریت باشد تا فرایندها و فعالیت‌ها بهبود یافته و دستیابی به اهداف آسان‌تر گردد.
  3. بهره‌وری منابع: این مرحله به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در بهینه سازی منابع موجود خود موفق تر عمل کنند. بهره وری منابع شامل منابع مالی، منابع انسانی، منابع فیزیکی و همچنین زمان می باشد. با استفاده موثر و بهینه از منابع، سازمان‌ها قادر خواهند بود به دستاوردهای مهمی چون کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری در سازمان خود دست یابند.
  4. ایجاد هماهنگی: این مرحله به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فعالیت‌ها و وظایف مختلف را با هم هماهنگ کنند. هماهنگی درون‌سازمانی باعث افزایش همکاری و تفاهم بین اعضای سازمان می‌شود و امکان دستیابی به اهداف مشترک را به خوبی فراهم می آورد.

بیشتر بخوانید :خودشناسی

اصول چهارگانه مدیریت

مدیریت بر اصول و قواعدی تکیه می‌کند که مهمترین آنها در علم مدیریت به عنوان اصول چهارگانه مدیریت شناخته می شوند. این اصول به مدیران کمک می‌کند فعالیت‌ها و فرایندها را در سازمان خود بهبود داده و موجبات دستیابی به اهداف سازمان را فراهم آورند. اصول چهارگانه مدیریت عبارتند از:

  1. اصل برنامه‌ریزی: برنامه‌ریزی به طور کلی شامل تعیین اهداف و تدوین راهبردها و برنامه‌های مورد نیاز برای دستیابی به آنها است.
  2. اصل سازماندهی: سازماندهی به معنای تعیین ساختار سازمانی، تخصیص وظایف و مسئولیت‌ها و ایجاد روابط میان اعضای سازمان است. با سازماندهی مناسب، ارتباطات و هماهنگی درون سازمانی ارتقا یافته و بهبود عملکرد در سازمان را شاهد خواهیم بود.
  3. اصل هدایت: این اصل به معنای راهبرد دادن به اعضای سازمان، هدایت و راهبری سازمانی است. مدیران با استفاده از مهارت‌های خود، اعضا را به سمت دستیابی به اهداف هدایت کرده و فعالیت‌ها را در کنترل خود دارند.
  4. اصل کنترل: کنترل به معنای مانیتورینگ و ارزیابی عملکرد سازمان است. با استفاده از اصل کنترل، مدیران می‌توانند عملکرد فعلی را با استانداردها و اهداف مقایسه کنند و در صورت نیاز تصمیمات اصلاحی اتخاذ کنند. به این ترتیب هر کجا نیاز به تغییر فعالیت ها در راستای دستیابی به اهداف باشد، تغییر اتفاق می افتد تا همه چیز تحت کنترل باشد و تمام ارکان سازمانی هماهنگ و در یک مسیر حرکت کنند.

دوره های رایگان دکتر افشین فاتح

تعریف-مدیریت
تعریف-مدیریت

پیاده سازی اصول علم مدیریت در سازمان

مدیریت در یک سازمان نیازمند انجام اصولی است که به عنوان پیاده سازی اصول علم مدیریت نیز شناخته می شود. برخی از مهم‌ترین این اصول عبارتند از:

  • جامع بودن: فرایند مدیریت در یک سازمان، فرآیندی همه جانبه است. به این معنا مدیریت در واقع مجموعه ای از وظایف متعدد می باشد که همه با یکدیگر مرتبط هستند. یک سازمان نمونه ای از یک سیستم است و در این سیستم، عملکرد بخش‌های مختلف بطور مستقیم روی نتایج یکدیگر اثرگذار خواهند بود. به همین دلیل ضروری است مدیر سازمان بر همه بخش‌ها، از منابع انسانی گرفته تا امور مالی نظارت داشته باشد.
  • پیوسته بودن: مدیریت به عنوان فرآیندی همیشگی و پیوسته در سازمان جاری است. بدیهی است یک سازمان به واسطه محیط درونی و برونی سازمانی همواره با چالش‌ ها و اتفاقات گوناگونی روبروست. مدیر باید همیشه آمادگی رویارویی با چالش ها را داشته باشد و بتواند بهینه ترین تصمیمات را اتخاذ کند تا بقای سازمان یا عملکرد آن به خطر نیفتد. مدیران خلاق راحت تر می‌توانند از پس چالش‌ های سازمانی بر آیند و راه حل‌های مناسبی را ارائه دهند.
  • داینامیک بودن: در مدیریت یک سازمان، انعطاف‌پذیری بالا از ضروری ترین خصوصیات یک مدیر به شمار می آید. مدیریت یک فرآیند پویا و همواره در حال تغییر می باشد. مدیر سازمان باید بر این واقعیت واقف باشد که تغییرات محیط بیرونی سازمان بر کسب و کار او نیز اثر می گذارند. به همین دلیل لازم است با برخورداری از انعطاف در تصمیم گیری ها و استراتژی ها، نسبت به تغییرات جامعه با چابکی عمل کند تا برای ارائه راه حل ها و استراتژی ها همیشه آماده باشد.
  • اجتماعی بودن: انسان ذاتا اجتماعی است. به این ترتیب مدیریت منابع انسانی نیز یک فرآیند اجتماعی به شمار می آید. یکی از مهارت های نرم مدیران این است که بتوانند ارتباط خوبی با کارمندان خود برقرار کنند و در راستای شناسایی و تامین نیازهای آنان موفق عمل کنند.
  • چند وظیفه‌گی: مهارت مدیریت یک مهارت چندکاره یا مولتی تسک است. مدیران موفق به مهارت های نرم نیز توجه می کنند. آنها علاوه بر داشتن مهارت های علمی مدیریت، از اطلاعات خوبی در زمینه های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، آمار، ریاضیات و اقتصاد نیز برخوردار هستند.
  • گروهی بودن: تا یک تیم یا گروه وجود نداشته باشد، مدیریت شکل نخواهد گرفت. به بیان دیگر مدیریت تنها با وجود یک تیم یا گروه معنا می یابد. هدفمند عمل کردن، مسئولیت پذیری و اخلاق مداری از جمله ویژگی های ضروری برای مدیریت موفق تیم به شمار می آید.

اهداف و استراتژی‌ها

در مدیریت، تعیین اهداف و استراتژی‌ها بسیار حائز اهمیت است. اهداف مدیریتی باید مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی و دارای زمان‌بندی باشند. استراتژی‌های مدیریتی نیز برای رسیدن به اهداف تعیین می‌شوند و شامل رویکردها و طرح‌های عملیاتی است.

نقش وظیفه‌ای مدیران

مدیران در سازمان‌ها نقش بسیار مهمی دارند. با وجود آنکه مدیران در سطوح مختلف سازمانی وجود دارند و شامل مدیران عملیاتی، مدیران میانی و مدیران عالی می باشند، اما مسئولیت مدیریت کلی سازمان اصولا با مدیران عالی است. گرچه تعیین اهداف و استراتژی ها توسط مدیران عالی صورت می گیرد، اما این تصمیمات تکیه بر داده ها و اطلاعاتی دارند که از سوی مدیران سطوح مختلف به مدیران عالی انتقال داده شده است. در این مقاله نیز هر کجا سخن از مدیران می شود، منظور همان مدیران عالی سازمانی است که به اختصار مدیر نامیده می شوند.

مدیران مسئولیت هدایت و رهبری اعضای سازمان را بر عهده دارند و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی بر عهده آنهاست.

عمده ترین نقش مدیران عالی در سازمان شامل موارد زیر است:

  • رهبری: مدیران به عنوان رهبران سازمان عمل می‌کنند و به هدایت اعضای سازمان می پردازند. مدیران باید الهام بخش افکار و انگیزه‌های اعضای سازمان باشند و هماهنگی میان اعضا را تسهیل کنند.
  • تصمیم‌گیری: مدیران در موقعیت های مختلف با تصمیمات استراتژیک و عملیاتی گوناگونی روبرو می شوند. در عین حال ضروری است بهینه ترین تصمیمات را اتخاذ کنند تا بهترین نتیجه را برای سازمان رقم بزنند.
  • مدیریت منابع انسانی: منابع انسانی مهمترین سرمایه های یک سازمان به شمار می آیند. مدیر عالی در نقش مدیر منابع انسانی می کوشد عملکرد منابع انسانی را بهینه‌سازی کرده، به مدیریت اعضای سازمان بپردازد و بکوشد تا توانمندی‌های آنان را توسعه دهد.
  • برنامه‌ریزی: برنامه‌ریزی جهت دستیابی به اهداف سازمانی یکی از وظایف مدیران به شمار می آید. تنظیم و تدوین برنامه‌های عملیاتی و استراتژی‌های مورد نیاز بر عهده مدیران سازمانی است. مدیران پس از تعیین استراتژی ها، آنها را به مدیران سطوح میانی و عملیاتی منتقل می کنند تا اجرا گردند.
  • کنترل: یکی دیگر از وظایف مدیران، کنترل عملکرد کارمندان است. مدیران، عملکرد سازمان را مانیتورینگ کرده و با استفاده از ابزارهای کنترلی از جمله ارزیابی عملکرد، تصمیمات اصلاحی را اتخاذ می‌کنند.
  • ارتباطات: مدیران با استفاده از مهارت های نرم باید بتوانند به تسهیل ارتباطات مؤثر در درون و برون سازمان بپردازند. آنها باید بتوانند با افراد مختلف به خوبی ارتباط برقرار کرده و اطلاعات را به درستی منتقل کنند.
  • مدیریت تغییر: مدیران در مواجهه با تغییرات و تحولات در محیط کسب و کار، باید از چابکی سازمانی خوبی برخوردار باشند و توانایی مدیریت تغییر را داشته باشند تا  در دریای پرتلاطم کسب و کار امروز به بقای سازمان کمک کنند. پیاده سازی صحیح تغییرات نیز یکی از موارد مهم است که در این راستا باید مورد توجه قرار گیرد.

بیشتر بخوانید :اختلال adhd چیست ؟

دوره های رایگان دکتر افشین فاتح

نتیجه‌گیری

مدیریت، یک ابزار یا سیستم است که افراد و منابع یک سازمان را به صورت بهینه برای رسیدن به اهداف به کار می‌گیرد. یک مدیر باید بداند با کدام استراتژی و کدام راه حل قرار است سازمان و اعضای آن را در جهت دستیابی به اهداف سازمانی هدایت کند. هدف اصلی در یک سازمان، افزایش بهره‌وری و ارتقای عملکرد منابع انسانی است. مدیریت به عنوان علم و هنری است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بهره‌وری بیشتر در استفاده از منابع به کار می آید. اصول مدیریت شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل می‌شوند. مدیران نقش‌های مهمی از جمله رهبری، تصمیم‌گیری را در سازمان بر عهده دارند. با استفاده از این اصول و نقش‌ها، مدیران می‌توانند به بهبود عملکرد سازمان و دستیابی به اهداف تعیین شده کمک کنند.

اگر این مقاله برای شما مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

امتیازات post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم عضویت در خبرنامه :

با عضویت در خبرنامه از آخرین اخبار آکادمی دکتر افشین فاتح با خبر شوید

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :