جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

5 اصل مدیریت علمی به روش تیلور

اصول-مدیریت-علمی-تیلور

اصول مدیریت علمی پیشنهاد شده توسط تیلور به صورت تیتر وار عبارتند از: 1. علم، نه قانون سرانگشتی 2. هماهنگی، نه اختلاف 3. انقلاب ذهنی 4. همکاری، نه فردگرایی 5. توسعه هر فرد برای بیشترین کارایی و رفاه. اما این موارد، چه مفهومی در مدیریت علمی یک سازمان دارد و چقدر می‌تواند به ما در مدیریت بهتر کمک کند؟

پاسخ این سوالات را در این مقاله خواهید یافت، فقط کافیست تا انتها همراه ما باشید.

 

دوره های رایگان دکتر افشین فاتح

 

1. علم، نه قانون سرانگشتی

به منظور افزایش کارایی سازمانی، روش “قاعده شست” باید با روش های توسعه یافته از طریق تجزیه و تحلیل علمی کار جایگزین شود.

قانون شست، به معنای تصمیماتی است که توسط مدیر بر اساس قضاوت شخصی گرفته می شود. به گفته تیلور، حتی یک فعالیت کوچک تولیدی مانند بارگیری ورقه های آهن در خودروهای باربری نیز می تواند به صورت علمی برنامه ریزی شود. این به صرفه جویی در زمان و همچنین انرژی نیرو های سازمان شما کمک می کند. تصمیمات باید بر اساس تحقیقات علمی با روابط علت و معلولی باشد. این اصل مربوط به انتخاب بهترین روش برای انجام یک کار با استفاده از تحلیل علمی است و نه با شهود یا روش های ضربه ای و آزمایشی.

کار محول شده به هر کارمند، باید با توجه به هر عنصر یا بخشی از آن و زمان درگیری در آن، مشاهده و تجزیه و تحلیل شود تا بهترین روش انجام آن کار و تعیین خروجی استاندارد برای آن تعیین شود.

بیشتر بدانید: مدیریت نوآوری، خلاقیت و کاربردهای آن چیست؟

 

2. هماهنگی، نه اختلاف

تیلور تاکید میکند که باید هماهنگی کاملی بین کارکنان و مدیریت وجود داشته باشد زیرا اگر تضادی بین این دو وجود داشته باشد، این موضوع نه برای کارکنان و نه برای مدیریت مفید نخواهد بود.

هم مدیریت و هم کارکنان باید به اهمیت یکدیگر پی ببرند برای دستیابی به این وضعیت، تیلور انقلاب ذهنی کاملی را از سوی مدیریت و کارکنان پیشنهاد کرد.

به این معنا که باید در نگرش و دیدگاه کارکنان و مدیریت نسبت به یکدیگر، تغییر کاملی ایجاد شود. همیشه باید در نظر داشت که رفاه برای یک کارفرما برای مدت طولانی نمی تواند وجود داشته باشد مگر اینکه با رفاه کارکنان آن سازمان و بالعکس همراه باشد.

این امر با چند موضوع قابل انجام است:

۱.تقسیم بخشی از سود مازاد با کارکنان
۲.آموزش کارکنان
۳.تقسیم کار درست
۴.ایحاد روحیه کار تیمی
۵.نگرش مثبت
۶.احساس انضباط
۷.اخلاص

قانون تیلور
قانون تیلور

بیشتر بدانید: 10 تفاوت کلیدی بین رهبری و مدیریت(بخش دوم)

مدیریت باید همیشه آماده به اشتراک گذاشتن دستاوردهای شرکت با کارکنان باشد و کارکنان همکاری کامل و سخت کوشی کامل را برای دستیابی به اهداف سازمانی فراهم کنند. اقدام گروهی، با اعتماد و درک متقابل افراد همراه باشد تا بتواند تأثیرگذاری خوبی در سازمان شما داشته باشید.

این اصل مستلزم آن است که بین مدیریت و کارکنان تفاهم کامل وجود داشته باشد و هر دو احساس کنند که عضوی از یک خانواده هستند. این موضوع به ایجاد اثر هم افزایی نیز کمک می کند، زیرا در این شرایط، هم مدیریت و هم کارکنان به طور هماهنگ کار می کنند.

به عنوان مثال، در اکثر شرکت های ژاپنی، سبک مدیریت پدرانه در عمل وجود دارد و بین کارکنان و مدیریت، کاملا یک فرآیند باز حاکم است. معمولاً کارگران دست به اعتصاب نمی زنند، اما اگر دست به اعتصاب بزنند، فقط یک نشان سیاه می پوشند و حتی بیشتر از ساعات معمولی کار می کنند تا به مدیریت نشان دهند که تمرکزشان بر خواسته هایشان و همچنین اهداف سازمان جمع است.

 

فرم تقاضای دریافت مشاوره رشد کسب و کار

 

3. انقلاب ذهنی در مدیریت  علمی

تکنیک انقلاب ذهنی، شامل تغییر نگرش کارکنان و مدیریت نسبت به یکدیگر است. هر دو باید به اهمیت یکدیگر پی ببرند و با همکاری کامل کار کنند. مدیریت و همچنین کارکنان، باید به دنبال افزایش سود سازمان باشند.

برای رسیدن به این هدف، کارکنان باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند تا شرکت سود کند و از طرف دیگر مدیریت باید بخشی از سود را با کارگران تقسیم نماید. بنابراین انقلاب ذهنی، مستلزم تغییر کامل در دیدگاه مدیریت و کارکنان است. باید روحیه همبستگی بین کارکنان و مدیریت وجود داشته باشد.

4. همکاری، نه فردگرایی در مدیریت علمی

این اصل، تکمیل کننده اصل “هماهنگی، نه اختلاف” است و بر همکاری متقابل بین کارگران و مدیریت تاکید می کند. همکاری، اعتماد متقابل و حس حسن نیت باید در بین مدیران و کارگران حاکم باشد. هدف این است که رقابت داخلی را جایگزین همکاری کنیم.

هر دو “مدیریت” و “کارکنان” باید اهمیت یکدیگر را درک کنند. کارگران باید به عنوان بخشی از مدیریت در نظر گرفته شوند و باید اجازه داشته باشند در فرآیند تصمیم گیری مدیریت، نظرات خودشان را بیان کنند. مديريت بايد همواره از پيشنهادهاي آنها استقبال كند و در صورتي كه پيشنهادهاي آنها براي سازمان سودمند باشد، به آنها پاداش دهد.

در عین حال، کارکنان نیز باید در برابر اعتصاب یا مطالبات غیرضروری از مدیریت اجتناب کنند. کارکنان باید به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از سازمان تلقی شوند و کلیه تصمیمات مهم باید پس از مشورت با آنها اتخاذ شود. هر دوی آنها باید خود را به عنوان دو رکن تجسم کنند که سلامت آنها به تنهایی می تواند دستیابی به اهداف مشترک سازمان را تضمین کند.

تیلور همچنین پیشنهاد کرد که باید تقسیم کار و مسئولیت مناسب بین این دو وجود داشته باشد. مدیریت همیشه باید کارکنان را راهنمایی، تشویق و کمک کند.

بیشتر بدانید: 7 عادت ساده برای بهبود نظم و انضباط شخصی

اصول-مدیریت-علمی-تیلور
اصول-مدیریت-علمی-تیلور

5. توسعه هر فرد برای بیشترین کارایی و پیشرفت او

کارایی هر سازمان نیز تا حد زیادی به مهارت ها و توانایی های کارکنان آن بستگی دارد. بنابراین ارائه آموزش به کارگران برای یادگیری بهترین روش توسعه یافته با استفاده از رویکرد علمی، ضروری تلقی میشود. برای دستیابی به کارایی بیشتر، گام اول، فرآیند انتخاب کارکنان درست برای سازمان است. کارکنان باید به صورت علمی انتخاب شوند.

کار محول شده به هر کارمند باید متناسب با توانایی های جسمی، ذهنی و فکری او باشد. کارکنان کارآمد، بیشتر فعالیت می کنند تا درآمد بیشتری داشته باشند. این در نهایت به دستیابی به کارایی و رفاه هم، برای سازمان و هم برای کارکنان کمک می کند.

به عنوان نکته جمع بندی و پایانی، باید در نظر داشته باشید یک سازمان و نهاد، زمانی می‌تواند موافق باشد و به اهدافی که برای خود ترسیم کرده است دست پیدا کند، که تمامی اعضای آن با یک‌دیگر هم راستا و هم در باشند و خودشان را یک تیم واحد بدانند. اگر قرار باشد هر عضوی، چه کارکنان و چه مدیران، فقط به فکر منافع خودشان باشند، این ارتباط برقرار نمیشود و در نهایت نمی‌توانیم انتظار اتفاقات بی نظیر در شکرت را داشته باشیم.

امتیازات post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم عضویت در خبرنامه :

با عضویت در خبرنامه از آخرین اخبار آکادمی دکتر افشین فاتح با خبر شوید

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :