رقابت، یک واقعیت مهم در کسب و کار است. کسب و کارها اغلب در قالب قیمت، کیفیت، طراحی، فروش، مکان و تقریباً هر فرآیند تجاری که فکرش را بکنید، سعی دارند با یکدیگر رقابت داشته باشند. بسیاری از مردم از آن شکایت می کنند، بسیاری از آن درس می گیرند و بسیاری از آن فرار می کنند! اما بیشتر آنها معنای واقعی رقابت تجاری، ماهیت، انواع و حتی اهمیت آن را نمی دانند.
محتویات این مقاله
ما در این مقاله، یک راهنمای کامل برای شما آماده کردیم که همه چیزهایی را که باید در مورد یک رقابت تجاری اصولی بدانید را برایتان توضیح دادیم. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
بیشتر بخوانید: 9 عادت بد که شما را از موفقیت تجاری دور میکند.
رقابت تجاری چیست؟
رقابت در تجارت، رقابت بین شرکتهایی است که محصولات مشابه را میفروشند و یا مخاطبان مشابه را هدف قرار میدهند تا فروش بیشتر، افزایش درآمد و به دست آوردن سهم بیشتری از بازار نسبت به سایرین را کسب کنند.
فرم تقاضای دریافت مشاوره رشد کسب و کار
انواع رقابت
به ظور کلی میشود رقابت را به سه نوع طبقه بندی کرد:
رقابت مستقیم
رقبای مستقیم، فروشندگانی هستند که محصولات مشابهی را به همان مخاطبان هدف شما می فروشند و برای بازار بالقوه یکسانی رقابت می کنند.
یک مثال عالی از رقبای مستقیم، رقابت تجاری برگر کینگ و مک دونالد است. هر دوی این شرکت ها:
1-در این صنعت مشابه فعالیت میکنند. (فست فود)
2-محصولات مشابهی را برای مشتریان اماده ارئه میکنند. (برگر و محصولات فست فود)
3- نیاز یکسانی را از مشتریان برآورده کنید.
4-از کانال های توزیع یکسانی استفاده میکنند. (زنجیره های خرده فروشی، غذای آماده و تحویل در خانه)
5-مخاطبان یکسان (افراد شاغل) را هدف قرار داده اند.
بیشتر بخوانید: بیزینس کوچینگ چیست؟
رقابت غیر مستقیم
رقبای غیرمستقیم، فروشندگانی هستند که محصولات یا خدماتی را می فروشند که لزوماً یکسان نیستند اما نیاز مصرف کننده یکسانی را برآورده می کنند.
نمونه ای از رقبای غیرمستقیم، مک دونالد و پیتزا هات هستند.
اگرچه این دو فروشنده، محصولات متفاوتی را به فروش میرسانند، اما بهعنوان رقیب در نظر گرفته میشوند.
1-در همان صنعت فعالیت میکنند.
2-همان مخاطبان را هدف قرار میدهند.
3-همان نیاز را برآورده میکنند.
بیشتر بدانید: فرهنگ سازمانی چیست؟
رقابت بالقوه یا جایگزین
رقبای جایگزین (که رقبای بالقوه نیز نامیده می شوند) فروشندگانی هستند که این توانایی را دارند که با ارائه یک راه حل جدید، پیشنهاد کسب و کار خودشان را به طور کلی جایگزین کنند.
برای مثال، گوشی هوشمند جایگزین و رقیب دوربین های دیجیتال بود. با وجود اینکه این دو محصول کاربردهای متفاوتی داشتند، گوشی های هوشمند این توانایی را داشتند که راه حلی کاملاً جدید برای نیازهای عکاسی موجود مشتریان ارائه دهند.
اهمیت رقابت در تجارت
برخلاف آنچه به نظر می رسد، رقابت سالم تقریباً به اندازه تقاضای سالم برای یک تجارت و موفقیت آن مهم است.
فناوری های آنالیز کسب و کار و آی تی، کسبوکار ها را وادار میکند نیازها، خواستههای پنهان و خواستههای واقعی مشتریان را عمیقاً بررسی کند و نسبت به سایر رقبا در بازار، ارائه خدمات یا محصولات بهتری را انجام دهند.
این کار باعث میشود:
1- کسب و کار به نقاط قوت و ضعف واقعی خود پی ببرد.
2- کسبوکار بر چیزی بیش از یک پیشنهاد ساده تمرکز کند. در بازاریابی، برندسازی، خدمات مشتری و البته مهم تر از همه، حفظ مشتری.
3-شرکت ها را سرپا نگه می دارد و عادت به نوآوری مداوم و بهبود محصول را به کسب و کار القا می کند.
4-به کسب و کار در مورد پیچیدگیهای نحوه عملکرد بازار معمول، نحوه موقعیتیابی برند، نحوه تولید کارآمد و نحوه فروش مؤثر در بازار را روشن تر میکند.
5-در حین خرید، گزینه هایی را به مشتریان ارائه می دهد که از بین آنها انتخاب کنند.
مزایای داشتن یک رقابت تجاری سالم
رقابت به نفع هر سه طرف مرتبط با عرضه است – تولید کنندگان، مصرف کنندگان و حتی بازار.
1-یک رقابت سالم، اغلب منجر به سرمایه گذاری در فعالیت های بازاریابی بیشتر توسط بازیگران مختلف می شود که در نهایت باعث افزایش تقاضای کلی برای محصول در بازار می گردد.
2-نوآوری را تقویت می کند: رقابت، کسب و کار را روی پا نگه می دارد و نوآوری و بهبود را برای آن ضروری می کند.
3-به کسبوکار کمک میکند تا مزیت رقابتی خود را پیدا کند: کسبوکارها اغلب آنچه را که رقبای تجاریشان ارائه میکنند دنبال میکنند، تجزیه و تحلیل میکنند و مطالعه میکنند تا پیشنهادات خود را بهبود بخشند و به مشتریان خود پاسخ دهند.
4-باعث میشود کسبوکارها به مشتریان خدمات بهتری ارائه دهند: موفقیت رقابت بین شرکتها، اغلب توسط شرکتی به دست میآید که بهتر از سایرین به مشتریان خدمات ارائه میدهد. این امر باعث می شود که بازیگران بازار،مشتریان را در صدر فهرست اولویت های خود قرار دهند.
5-کارکنان را کارآمدتر می کند: رقابت، فشار مثبت بر کارکنان را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد و آنها را وادار می کند تا بهترین کارکرد خود را برای سازمان داشته باشند.
6-توسعه مداوم کسب و کار را تقویت می کند: توسعه کسب و کار کل نگر مستمر، چیزی است که معمولاً باعث می شود تجارت در دراز مدت با رقابت مقابله کند.
معایب رقابت تجاری
رقابت تجاری، همیشه نیز سودمند نیست. رقابت، دارای معایب زیر نیز میتواند باشد:
1-سهم بازار کسب و کار را کاهش می دهد: افزایش رقابت باعث می شود کسب و کار بازار خود را با سایر بازیگران به اشتراک بگذارد. این اغلب توسط مشاغل موجود، مورد استقبال قرار نمی گیرد.
2-بر تجارت فشار وارد می کند: رقابت فشار زیادی بر کسب و کارها وارد می کند تا فرآیندهای خود را ارتقا دهند و منجر به شکست بسیاری از آنها به دلیل ناتوانی در رقابت با بازیگران بزرگ بازار می شود.
3-کارکنان احساس فشار می کنند: افزایش رقابت، فشار زیادی را به کارمندان وارد می کند تا عملکرد خوبی داشته باشند و خارج از چارچوب فکر کنند. بسیاری از کارمندان نمی توانند با این فشار افزایش یافته کنار بیایند.
4-باعث میشود کسبوکار خرجهای غیرضروری کند: رقابت، اغلب باعث میشود یک کسبوکار برای بازاریابی و سایر استراتژیهای تبلیغاتی برای جذب مشتریان، شرکای تجاری و کارمندان بیش از حد هزینه کند. این به هزینه ها می افزاید و اغلب نیز این هزینه ها غیر ضروری است.
5-مشتریان گیج می شوند: مشتریان اغلب با تعداد زیادی از محصولات مشابه موجود در بازار گیج می شوند. رقابت، آنها را در هنگام انتخاب یک محصول، به شک می اندازد و اغلب آنها را سر در گُم میکند.
نمونه های رقابت تجاری
کوکاکولا و پپسی
کوکاکولا در مقابل پپسی یک نمونه عالی از رقابت مستقیم است که در آن هر دو شرکت تقریباً یک محصول را ارائه می دهند، اما سعی می کنند سهم بازار خود را با استفاده از استراتژی های بازاریابی و موقعیت یابی ایجاد کنند.
DHL و FedEx
DHL و FedEx رقبای مستقیمی هستند که خدمات تحویل پیک را در سراسر جهان ارائه می دهند. آنها در خدمات تخصصی و افزودنی ها مانند ارائه تحویل یک شبه، تحویل از راه دور و غیره متفاوت هستند. آنها همچنین سعی می کنند با استفاده از جنگ برسر قیمت، سهم خود را در بازار ایجاد کنند.
بیشتر بخوانید: وبینار چیست و چگونه برگزار میشود؟
وان پلاس و اپل
وان پلاس در مورد قیمت گذاری محصولات، رقیب مستقیم اپل نیست. در حالی که اپل با آیفون خود افراد شهری، تحصیل کرده و پردرآمد را هدف قرار می دهد، OnePlus بیشتر طرفداران فن آوری و عاشقان اندروید را هدف قرار می دهد که ترجیح می دهند تلفن های با رده متوسط بخرند. با این حال، با تلاش های گسترده برای برندسازی، مخاطبان هدف آنها شروع به ادغام کرده اند و این دو را به رقیب مستقیم تبدیل کرده اند.
برگر کینگ و تاکو بل
با وجود اینکه برگر کینگ و تاکو بل محصولات مختلفی را ارائه می دهند، اما به مخاطبان هدف یکسانی خدمت می کنند و نیازهای مشابهی را برآورده می کنند و این موضوع، آنها را به رقبای غیرمستقیم تبدیل می کنند.
امیدواریم توانسته باشید از این مقاله در راستای یهیود رقابت و پیشرفت کسب و کار خودتان استفاده کرده باشید.
منبع: https://www.feedough.com