شاید شما هم افراد زیادی را بشناسید که سواد و تخصص بالایی دارند ولی حتی اسمشان هم به گوش کسی نخورده یا سر جای خودشان نیستند، یا کمتر از استحقاقشان دریافت میکنند و یا حتی بیکار هستند و برایتان این سوال پیش آمده که چرا ؟؟دلیلش این است که در دنیای امروز با وجود رقابت های فراوان در هر حوزه ای خوب بودن به تنهایی دلیل بر موفقیت نیست .ممکن است شما هم از آن دسته از افرادی باشید که میگویند: “جنس خوب، مشتری خودشو پیدا می کنه”؛ درحالیکه این روزها هر مهارت و کسبوکاری بدون معرفی، محکوم به شکست است! برند سازی شخصی یا پرسونال برندینگ به این حقیقت اشاره میکند که، افراد و مهارتهایشان نیز مانند محصولات و کسبوکارها نیاز به معرفی دارند. خوب این جمله دقیقاً یعنی چه؟ اصلاً به چه دردی میخورد؟ ؟ پرسونال برند چیست، یا اینکه برندینگ شخصی چیست؟ ادامه مقاله را بخوانید تا متوجه شوید برند سازی شخصی از نان شب هم واجبتر است!
محتویات این مقاله
[block id=”register-free”]
پرسونال برندینگ یا برند سازی شخصی چیست؟
اولین سوالی که باید از خود بپرسیم، این است که اصلا پرسونال برندینگ چیست و چه مفهومی دارد؟ (حال اگر برایتان سوال پیش آمده که اصلا پرسونال یعنی چه، باید بگوییم که این کلمه، کلمهای است است انگلیسی، به شخصی یا مربوط به شخص). پرسونال برندینگ، درواقع، یک “قدرت نرم” است. یا به تعریفی همان با پنبه سربریدن است. همانطور که برند کردن محصولات اهمیت دارد، برند سازی اشخاص هم بسیار مهم است. همه ما میدانیم اینکه صرفاً مدرک تحصیلی، تجربه یا عناوین شغلی میتوانند موجب موفقیت فرد شوند، تصور درستی از بازار کار نیست. خواه ناخواه برندسازی و قدرت نرم بر همه ابعاد زندگی روزمرهمان تأثیرگذار است، چون اینکه دیگران راجع به ما و توانمندی ما در محیط کاری و تخصصی چه فکری میکنند بسیار حیاتی است. از همین روست که این روزها آموزش پرسونال برندینگ، حسابی مورد توجه قرار گرفته است.
برند را میتوان اینگونه تعریف کرد:
“مجموعهای از تعریفها و خاطرات مشتریان و اطرافیان از شما که نوع نگاه اطرافیان درباره شمارا شکل میدهد”.
در حقیقت برند مجموعه ویژگیهای منحصربهفرد و مختص شما است که به کسبوکار و روابطتان با جامعه معنا میدهد. اینجا تنها جایی از زندگی است که حرف مردم اهمیت پیدا میکند؛ بهعبارتدیگر جمله “مردم چی میگن“ نسبتاً مهم میشود چراکه مردم میتوانند در پرسونال برندینگ شما نقش بسزایی داشته باشند.
همه ما با افرادی برخورد کردهایم که در حرفه و زمینه کاریشان معروف و مشهور هستند و مردم آنها را در زمینهٔ کاری و تخصصیشان مرجع میدانند. میتوان گفت این افراد در حرفه خود برند شدهاند و مردم با شنیدن اسم آنها در ذهن خود ویژگیهای منحصربهفرد این افراد را تداعی میکنند.
مثلاً ما با شنیدن نام برند اپل سریعاً یاد استیو جابز و با شنیدن مایکروسافت به یاد بیل گیتس میافتیم. گاهی این ویژگیهای منحصربهفرد را میتوان در دانش و گاهی در محصولات، املاک و متعلقات این افراد پیدا کرد . همه این مفاهیم اشاره به مفهوم برندینگ شخصی یا پرسونال برندینگ دارد که این مقاله به هدف آشنایی بیشتر شما با این مفهوم تهیه و تنظیم گردیده است.
آیا برندینگ شخصی همان شهرت نیست؟
این دو مفهوم با اینکه همپوشانیهای زیادی باهم دارد ولی کاملاً از هم جدا هستند. مفهوم برندینگ شخصی پدیدهای نوظهور است و برای اولین بار در مقالهای در سال ۱۹۹۷ توسط Tom Peters به کار گرفته و مطرح شد، که بیشتر برندسازی شخصی را شامل کاربرد نام یک فرد برای محصولات مختلف معرفی کرد مثلاً، املاک Donald Trump مشهور و بزرگ.
مفهوم شهرت پدیدهای کهن و قدیمی است. ممکن است در طول هزاران سال مصادیق کسب شهرت و معیارهایی که باعث کسب شهرت میشود تغییر کرده باشد ولی همیشه افراد مشهور و معروف وجود داشتهاند.
افراد مشهور شامل ادبا، مشاهیر، کشیشها و شخصیتهای مذهبی، دانشمندان ، فلاسفه و … است. این افراد همیشه از بین قشر و گروهی که در آن بودند متمایز بودهاند. در برند سازی شخصی مفهوم معکوس رابطه فوق است . یعنی پرسونال برندینگ در پی این است که از افراد معمولی که شغل و موقعیت اجتماعی برتری ندارند و بین انبوهی از افراد مشابه خود گمشدهاند، افراد سرشناستری بسازد. آموزش و یا یادگیری کامل نحوه برند سازی شخصی، میتواند برای این دسته از افراد بسیار حیاتی باشد.
یک مثال جالب برای فهم بهتر تفاوت بین شهرت و برند شخصی میتواند این باشد : یکی فردی که ذاتاً دارای موهای پرپشتی است و دومی فردی که مو ندارد ولی از کلاهگیس برای جبران این کمبود خود استفاده میکند.
ناپلئون هیل در کتاب ثروتمند بیندیشید و رشد کنید برای اولین بار در راستای برندسازی درزمینهٔ رشد و صنعت رهنمودهای قابلتوجهی را برای عموم ارائه میدهد. او در این کتاب مخاطبان برندینگ شخصی را جامعه گمنامی میداند که دوست دارند دارای نام و معروفیت شوند و از برند شخصی بهعنوان سکویی برای پرتاب به موقعیتهای بهتر استفاده کنند.
هیچ چیز به جز خودت، نمی تواند برایت موفقیت به ارمغان بیاورد. (ناپلئون هیل)
ماهیت برندینگ شخصی چیست ؟
برندینگ شخصی یک فرآیند است که در طی آن افراد و شخصیتها نیز مانند کالا و محصولات با مارک و برند تجاری برچسب میخورند. همانطور که در فرایند برندینگ مدیران بازاریابی تلاش میکنند تا کالا، محصولات و خدمات خود را با یک مفهوم خاص در ذهن مشتریان گره بزنند، در پرسونال برندینگ نیز سعی میشود تا با شنیدن نام افراد یک یا چند ویژگی از قابلیتهای فرد در ذهن افراد تداعی شود. این ویژگیها میتواند شامل حرفه و زمینه کاری، پوشش ظاهری، دانش، معلومات و ویژگیهای دیگری باشد که منجر به یک احساس منحصربهفرد بهیادماندنی و ایده آل در صاحب برند میشود.
برند سازی شخصی با این مفهوم گرهخورده که ” موفقیت از خود محصول ناشی میشود” یعنی ذات و ماهیت یک محصول تعیینکننده این است که این محصول موفق خواهد بود یا نه. یعنی ذات و ماهیت فرد این است که زمینهای که در آن فعالیت میکند ازنظر مشتری قابلاطمینان و اتکاست و میتوان فرد را مرجعی درزمینهٔ فعالیت او دانست یا نه؟
همانطور که در مورد دو کالای یکسان باکیفیت مشابه، مردم به کالایی که مارک تجاری معروفتری دارد و برند است بیشتر اطمینان میکنند و تمایل به خرید برندها را دارند در مورد برندینگ شخصی نیز دقیقاً همینطور است. در مثال قبل در مورد دو روانشناس با معلومات یکسان که توصیههای مشابهی دارند به کسی اطمینان میکنند که معروفتر است و بهاصطلاح برندتر است .
چرا برند سازی شخصی اهمیت دارد؟
وقتی در حرفه خود برند شده باشید فرصتهای حرفهای بیشتری متناسب باکیفیت مهارتهای شما برایتان فراهم خواهد شد. تلاش برای تهیه یک تصویر واضح از خودتان و تواناییهایتان باعث میشود، شناخت بهتری نسبت به خود پیدا کنید. نقاط قوت خود را بهتر بشناسید و آنها را مشخصاً نشان دهید و همچنین برای نقاط ضعف خود برنامهریزی کنید، به مرور در حرفه خود شناخته شوید و تماشا کنید که موقعیتهای شغلی بهتر به شما پیشنهاد میشود و ارتباطات ارزشمندی با متخصصین حوزه خود پیدا خواهید کرد.
امروزه با تغییر فرهنگ، گرایش به مدگرایی، گرایش زیاد مردم به شبکههای اجتماعی و صفحههای شخصی باعث شده که همه مردم در ضمیر ناخودآگاه خود به دنبال مطرح کردن خود در زمینهٔ ای که در آن فعالیت میکنند باشند. وجود شبکههای مجازی و اینترنت و ابزارهایی مثل گروههای اجتماعی، اینستاگرام، فیس بوک و … باعث شده که مردم خود را بهگونهای که دوست دارند به بقیه بشناسانند. و بهنوعی همه مردم درگیر ابعادی از برندینگ شخصی شوند.
کسانی که به دنبال پرسونال برندینگ هستند الزاماً به تولید ثروت و استفاده و بهره بردن مالی از طریق آن فکر نمیکنند. بسیاری از افراد فقط و فقط برای دیده شدن در تکاپوی برندینگ شخصی هستند. شاید یک بازیگر سینما بخواهد مردم به ویژگی متمایزتر و متفاوتی نسبت به قبل او را بشناسند، شاید یک سرآشپز معروف بخواهد فقط با یک سبک غذا بین اذهان مردم متمایز شود.
شاید کسی که کسبوکاری دارد(اعم از موفق یا معمولی ) بخواهد دست به برندینگ شخصی بزند و از ین به بعد مردم کسبوکار او را با نام خود صاحب آن بشناسند. طبیعی است همه این افراد باید دست به اقداماتی برای معروف شدن و تغییر و یا ایجاد ذهنیتی در بین مخاطبان و مشتریان خود باشند. این کار ممکن است به دست خود افراد انجام شود، یا به دست متخصصان و کوچها؛ در این صورت پای کوچینگ پرسونال برندینگ به بحث باز میشود.
چند نکته مهم در مورد برندینگ شخصی
– همیشه این را به یاد داشته باشید که اصولاً باید بدنی وجود داشته باشد که برای آن به دنبال لباس بگردیم، کسی که تاکنون هیچ فعالیت جدی و سابقه کاری نداشته نمیتواند بهیکباره با حضور فعال در شبکههای اجتماعی، پرداخت هزینههای تبلیغاتی و حضور در همایشها و… دست به برند سازی شخصی بزند. (نمونهاش را مطمئناً در اینستاگرام زیاد دیدهایم!)
– برندینگ شخصی نسبت به برند سازی خدمات و محصولات بسیار فرایند سختتر و پیچیدهتری است و این موضوع به این دلیل است که مردم اکثراً به حرفهایی که خود ما درباره خودمان میزنیم زیاد توجه نمیکنند، اصولاً منتظر میمانند و میبینند که بقیه در مورد شما چه میگویند، چیزی که عموم بگویند قابلباورتر و قابلاتکاتر است.( همان “مردم چی میگن!”).
– بدانید که در پس پرده برندینگ شخصی بیشتر توسط دیگران انجام میشود تا شخص خود شما. پس توجه خود را روی تحت تأثیر قرار دادن افراد بانفوذتر بگذارید. درزمینهٔ کسبوکار خود همیشه به دنبال گروهی باشد که حامی شما باشند، شما را تبلیغ و از کار شما دفاع کنند.
پرسونال برندینگ چگونه ایجاد میشود؟
پرسونال برندینگ به معنای توسعه و تدوین یک برنامه بازاریابی شخصی (personal marketing plan) در زندگی حرفهای افراد برای رسیدن به اهدافشان است.
مراحل پرسونال برندینگ، با پرسیدن سه سوال زیر از خود آغاز میشود:
- چه عمل، تصمیم یا انتخابی میتواند بزرگترین تأثیر در رشد برند شخصی شما داشته باشد؟
- سه نکتهای که در وبسایت شخصی خود و یا صفحه لینکدین باید به آن توجه کنید، باید بر روی آن تمرکز کنید، چیست؟
- برای کسانی که به دنبال برند آنلاین قدرتمندی هستند و قصد استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ دارند، کدام اینفلوئنسرها را پیشنهاد میدهید؟ درواقع باید در حوزه تخصصی خودتان اینفلوئنسرها را بشناسید در کالج تپسل بیشتر بخوانید.
برند سازی شخصی و مقایسه آن با مفهوم شهرت
به بیان ساده پرسونال برندینگ آن چیزی است که شما درباره خود بیان میکنید. اینکه میخواهید چه فردی و با چه مهارتهایی و تخصصهایی باشید و آنها را در رزومه و فعالیتهایتان نشان دهید. اما شهرت چیزی است که دیگران درباره شما میگویند. پرسونال برندیگ تحت کنترل شماست، اما وقتی شهرت داشته باشید، کنترل آنچه درباره شما بیان میشود سخت است. البته افراد با پرسونال برندینگ قوی بهمرور در حرفه خود و بین متخصصین شهرت پیدا میکنند.
چند نگاه استراتژیک برای رشد برندینگ شخصی
۱- چگونه برای برند شخصی خود چشمانداز یا vision تعیین کنیم؟
میدانیم برای راهاندازی یک کسبوکار و ایجاد یک برند باید vision و mission تهیه کنیم. ایجاد برند شخصی هم در این زمینه مشابه برند کسبوکار است. به عبارت دیگر استراتژی پرسونال برندینگ در این مرحله، میتواند با استراتژی برندسازی برای بیزینس، شباهت داشته باشد.
برای برند سازی شخصی باید ابتدا خود را بهدرستی بشناسید و همچنین شخصیت هدفتان (آن شخصیتی که میخواهید باشید) را هم مشخص کنید. این دو مرحله چارچوب برنامهای برای زندگی شخصی و رشد حرفهای شما فراهم میکند.
ما نمیتوانیم تمام جنبههای زندگی خود را پیشبینی کنیم، اما تهیه چشمانداز بلندمدت و هدف برای زندگی حرفهای به ما کمک میکند بهطور مستمر برند شخصی خود را رشد دهیم.
۲- متمایز باشید
دومین استراتژی برند شخصی، توجه به این نکته است: قانون اساسی برند سازی،”متمایز بودن” است و هیچ برندی در دنیا با کپی کردن به برند قویای تبدیل نشده است. باید هویت حرفهتان را بر اساس چیزی بنا کنید که در مورد شخص شما صدق میکند. برای این کار باید بدانید جنبه تمایز شما و تواناییهای متمایز شما نسبت به بقیه چیست و روی آنها بیشتر سرمایهگذاری کنید.
آن چیزی که شمارا از رقیبانتان متمایز میکند، ویژگیهای منحصربهفرد خودتان است. پس سعی کنید از کپی کردن ترفند و یا تکرار روشهایی که به اسم افراد دیگر ثبتشده است، دوریکنید. (اصطلاحاً کاپی نکنید!)
۳- از تحلیل نقاط قوت-ضعف، فرصت- تهدید (SWOT) در پرسونال برندینگ استفاده کنید.
متخصصین بازاریابی، برند را با تحلیل SWOT نیز بررسی میکنند. برای شناخت کامل تحلیل SWOT این مطلب را پیشنهاد میکنیم.
این کار کمک میکند روی نقاط قوت خود تمرکز کنید، سعی کنید نقاط ضعف خود را برطرف کنید و همچنین از فرصتهای موجود در مسیر حرفهای خود بیشترین استفاده را ببرید.
نقاط قوت و ضعف در پرسونال برندینگ
از دیگر مراحل پرسونال برندینگ و ایجاد آن، شناخت ضعفها و قدرتهاست. مهارتها، تجارب و موفقیتها، خصوصیات شخصیتی خوب و یا آدمهای مهمی که میشناسید، همه میتوانند نقاط قوت شما باشند. این لیست میتواند ادامه داشته باشد و بر اساس vision توسعه پیدا کند. به نقاط قوت بهعنوان داراییهایی نگاه کنید که میتوانند منجر به موفقیت شما شوند و برای حفظ و رشد بیشتر این تواناییها تلاش کنید.
نقاط ضعف، آن حوزههایی است که بر اساس vision و اهمیت آنها میتوانید از آنها اجتناب کنید و یا برای تقویت آنها سرمایهگذاری کنید. به یاد داشته باشید که دونقطه ضعف را در حوزه پرسونال برندینگ باید رفع کرد و بدون آنها هیچ راه دیگری برای موفقیت وجود ندارد. یکی مهارتهای ارتباطی و دیگری شبکهسازی است. این دونقطه ضعف حتماً باید رفع شود. از بقیه نقاط ضعف متناسب بااهمیت استراتژیک آن در حوزه تخصصتان میتوانید صرفنظر کنید.
[block id=”bom”]
فرصتها و تهدیدها در برند سازی شخصی
محیط کسبوکار، محیطی کاملاً پویا است که همیشه همراه با تغییرات است. این تغییرات فرصتها و تهدیدهایی را ایجاد میکنند. به دنبال پیشبینی بازار کار حوزه تخصص خود باشید. در این حوزه چه فرصتهایی در آینده به وجود خواهد آمد و چه تهدیدهایی هم به وجود میآید.
بعد از این بررسیها میتوانید استراتژی برند شخصیتان را بنویسید و میتوانید بهترین جایگاه خود در بازار را از تلاقی نقاط قوت و فرصتها به دست آورید.
۴- خودتان باشید
استراتژی برند شخصی شما باید ازآنچه هستید نشاءت بگیرد. استفاده از عناوین و جایگاههای تقلبی در برند سازی در بلندمدت جوابگو نخواهد بود.
ویژگیهای اصلی استراتژی برند شخصی چهار مورد زیر است:
1- متمایز باشید: کپی کردن، از شما یک بازیگر درجهدو میسازد.
2-بر کار خود متمرکز باشید: سعی کنید استراتژی برند شخصی خود را در یک عبارت خلاصه کنید.
3- معتبر و قانونی عمل کنید: استراتژی پرسونال برندینگ شما باید بر اساس آنچه شما هستید و داراییها و تجربیات شما تعریف شود و صرفاً چیزی را میتوانید ادعا کنید که واقعیت داشته باشد.
4- منحصربهفرد و جذاب باشید: استراتژی خود را طوری در نظر بگیرید که در بازار خریدار داشته باشد. به عبارتی بر تواناییها و مهارتهایی تمرکز کنید که کاربردی و نیاز بازار باشد.
۵- چگونه در پرسونال برندینگ مخاطبین خود را بیابیم؟
بعد از تهیه چشمانداز پرسونال برندینگ، همانند محصول که برای فروش آن نیاز به شناخت بازار مشتریان دارید، برای پرسونال برندینگ هم نیاز به شناخت مخاطبین خود دارید. درواقع در پرسونال برندینگ تخصص و مهارتهای خود را به مدیران عرضه میکنید و یا اگر خود در سمت مدیریت هستید، به جامعه مشتریان ارائه میدهید.
سعی کنید انگیزه افراد (مدیران یا مشتریان پروژهها و محصولات شما)، در همکاری با شما را متوجه شوید. دانستن اهداف و انگیزهها فرصتهای خوبی در اختیارتان خواهد گذاشت. در این صورت میتوانید برای رشد و پیشرفت خود مهارتهایی را در همین راستا به دست آورید و یا در رزومه و توضیحات خود به تواناییهای مربوط خود اشاره کنید.
برای جذب مخاطبان، در فضای آنلاین فعال باشید. با حضور در شبکههای اجتماعی و فعالیت در وبلاگها میتوانید با مخاطبین خود ارتباط بیشتری برقرار کنید و در حوزه تخصصیتان شناخته شوید. اما ترجیحاً در این راه از پیچیدن روسری دور گردن خود و نگاههای خیره به دوربین با دندانهای ام دی اف شده، خودداری کنید!
بیشترین فعالیت را در آن شبکه اجتماعی داشته باشید که اکثر مخاطبین موردنظرتان آنجا فعال هستند. ولی بهعنوان یک فرد متخصص و کارشناس حتماً پروفایل لینکدین با اطلاعات کامل ایجاد کنید.
تهیه ویدئو بهترین ابزار برای ارتقای برند شخصی است. میتوانید مباحثی را که در آن تخصص دارید، در ویدئویی آموزش دهید و در یوتیوب یا کانال آپارات با نام خودتان منتشر کنید.
یک وبسایت حرفهای برای انتشار مطالبتان، بهترین تأثیرها را روی پرسونال برندینگ شما دارد. با ورد پرس میتوانید وبسایت خود را مدیریت کنید.
برگه “درباره من” در وبسایت شخصی، مکانی است که در آن داستان حرفهای خود را بیان میکنید. میتوانید در این صفحه از علائق و سرگرمیهایتان نیز بگویید، اما دقت کنید که زیاد وارد جزئیات نشوید تا شکل حرفهای وبسایت حفظ شود.
برگه “ارتباط با من” را در وبسایتتان فراموش نکنید. این صفحه دقیقاً جایی است که اصطلاحاً conversion یا تبدیل به مشتری اتفاق میافتد و مخاطبین شما برای پیشنهادهای همکاری با شما وارد مکالمه میشوند. با طراحی مناسب این صفحه میتوانید فرصتهای حرفهای خوبی کسب کنید. قرار دادن یک فرم برای ارسال پیام، پیشنهاد مناسبی برای ساختار این صفحه است.
با تدوین استراتژی برای بازاریابی محتوای بلاگ و همچنین بهبود سئوی وبسایت مخاطبین بیشتری را جذب کنید.
[block id=”register-free”]
۶-از برند شخصی خود محافظت کنید.
هرچقدر برند شخصی خود را قویتر کنید و در حوزه تخصصی خودتان بیشتر شناخته شوید، بیشتر نیاز به مراقبت از برند و توجه به خبرها خواهید داشت. افرادی که به دنبال متخصصینی مانند شما میگردند، با جستجوی نام شما در اینترنت، سعی میکنند اطلاعاتی از شما کسب کنند. به همین دلیل باید محتوایی را که مشتریان و جامعه هدف شما میخوانند، را بررسی و کنترل کنید.
نداشتن صفحه شخصی فعال در اینترنت، باعث میشود با جستجوی نام شما، نتایجی مربوط به اشخاص دیگر نشان داده شود و این موضوع تأثیر منفی در نگاه فرد مراجعهکننده به شما خواهد داشت، مخصوصاً اگر حوزه فعالیت شما مرتبط به تکنولوژی و یا اینترنت است، به این مسئله بیشتر توجه کنید.
از راهکارهای دیگر برای حفظ برند شخصی، ایجاد اکانت گوگل پلاس به نام خود و ارسال مطالب در گوگل پلاس است. همچنین نوشتن پست مهمان در سایتهای مختلف مرتبط با تخصص شما راهکار مؤثری است. وجود مطالب شما در سایتهای تخصصی، تأثیر مثبت بر روی برند شخصی شما دارد و باعث میشود در سرچ نام شما، مقالاتتان در سایتهای تخصصی هم نمایش داده شود.
با استفاده از google alerts میتوانید صفحاتی در وب که نام شما در آن ذکر میشود، را دریافت کنید.
برای آشنایی بیشتر با google alerts و ابرازهای دیگر گوگل این مطلب را نیز بخوانید.
برندینگ شخصی در اینترنت
تا به اینجا بسیار خوب پیش آمدید! باوجود اینترنت داشتن یک برند شخصی قوی از هر زمان دیگری آسانتر شده است. شما برای این کار ابزارهای متعددی را در اختیار دارید و از همه مهمتر اینکه نیازی ندارید تا برای این کار هزینهای را صرف کنید و یا اینکه شخصی را استخدام کنید تا این کار را برای شما انجام دهد. انجام دادن این کار، آسان، راحت و البته همراه با لذت و سرگرمی است.
همچنین اگر شما قصد دارید تبدیل به یک مربی، سخنران یا مشاور شوید یا در هر زمینه کاری دیگری دارای شهرت یا برند شخصی شوید،، حتی اگر میتوانید خودتان به یک مربی پرسونال برندینگ تبدیل شوید! اما برای انجام دادن این کار برای شما یک باید بهحساب میآید.
اگر هنوز شک دارید که باید حضوری آنلاین داشته باشید یا نه، اجازه دهید از شما سؤالی بپرسم!
شما در رابطه با یک رستوران خیلی معروف از یکی از دوستانتان چیزی میشنوید. بعدازآن چکار میکنید؟ در موتور جستجوی گوگل به دنبال آن میگردید؟ خوب، حالا اگر چیزی در مورد آن پیدا نکنید، چه؟ بهاحتمالزیاد فراموشش میکنید. بالاخره بازهم رستوران خوب هست!
در مورد خودتان هم اینگونه فکر کنید. مطمئن باشید که اگر کسی در مورد شما چیزی بشنود، مطمئناً برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر اقدام به جستجو در اینترنت میکند تا اطلاعات بیشتری بیابد.
با این جستجو چه چیزی پیدا میکند؟ نتیجه این جستجو کاملاً به شما بستگی دارد.
در اینجا به بررسی ۵ مرحله در رابطه با داشتن یک برند آنلاین میپردازیم، تا مطمئن شویم که شما همهچیز را در مکان و زمان مناسب برای داشتن یک کسبوکار موفق حول نام و برند شخصی خود در اختیاردارید:
۱- دامین خود را در اختیار داشته باشید.
اگر شما محور کسبوکار خود هستید (به این معنا که شما چهره اصلی و شناختهشده این کسبوکار هستید، شما برند مرتبط با آن هستید، یا حتی خود محصول هستید)، آنگاه شما باید دامینی با اسم خود در اختیار داشته باشید.
این وبسایت میتواند وبسایتی بسیار ساده و تنها با یک صفحه باشد و در آن یک صفحه تنها به معرفی خود، خدمات و پیشنهاد خودبسنده کنید ، مانند چیزی که در این نمونه یا این مورد میبیند. البته میتوانید آن را توسعه دهید و بخشهایی مثل وبلاگ، منابع مختلف، انواع خدمات یا پیشنهادات را هم مانند این مورد در آن جای دهید.
ازآنجاییکه دامین های دات کام در بین مردم شناختهشدهتر است، بنابراین قانونی و منطقیتر به نظر میرسد که همیشه دامین دات کام را انتخاب کنید، اما شما میتوانید برحسب کار خود از دامین های دات نت یا دات اُرگ هم استفاده کنید.
اگر در طول زندگی کاری خود هرگز اقدام به خرید یک دامین نکردهاید، نگران نباشید، این کار بسیار ساده است و وقتیکه مشغول آن شوید متوجه میشوید چهکار اعتیادآور و جالبی است.
اگر نام شما یک نام معمولی و همهپسند باشد، بهاحتمالزیاد قبل از شما کسی آن را خریده است. اگر با چنین موضوعی برخوردی کردید، بررسی کنید و ببنید آیا نام دامین موردنظر شما با پسوند دات نت، دات اُرگ و یا حتی دات می، موجود است؟
۲- منابع مالی لازم را ایجاد کنید.
مورد دیگری که باید در اختیار داشته باشید دارایی و منابع لازم است البته این موضوع نباید تنها به منابع و داراییهای آنلاین محدود شود.
داراییها و منابع شما ارزش، قدرت و تخصص شمارا ایجاد میکند. اینکه شما وبسایت خودتان را داشته باشید و به مردم در مورد حرفه مربیگری خود یا ارائه مشاوره به کسبوکارها اطلاعرسانی کنید، یک موضوع است و اینکه بتوانید نشان دهید که تمام این جریان را خودتان و در طی زمان ایجاد کردهاید هم یک موضوع دیگر است.
منابع و داراییهای مختلفی هستند که شما در این زمینه میتوانید در اختیار داشته باشید:
- کتابهای الکترونیک
- دورههای حضوری / آنلاین
- وبسایتها و وبلاگهای مختلف
- کانال یوتیوب
- صفحه طرفداران خود در فیسبوک
- کیندل
- شرکتهای مختلف یا داشتن سهم شراکت در آنها
و زمانی که این موارد را در اختیار داشتید، حتماً از آنها بر روی وبسایت خود نام ببرید.
۳- از رسانههای اجتماعی استفاده کنید.
این روزها اینترنت مدیریت برند شما را بسیار آسانتر و لذتبخشتر از گذشته ساخته است. بجای اینکه خود را مجبور به تبعیت و انجام کاری بکنید که علاقهای به آن ندارید، میبیند که گزینههای بسیاری در برابر شما وجود دارد و میتوانید مناسبترین آنها را انتخاب کنید.
به خاطر داشته باشید که کسبوکار شما باید همراه با لذت و سرگرمی باشد. اگر نباید کاری را بکنید که هیچ علاقه و انگیزهای برای انجام آن ندارید، خوب انجام ندهید. بجای آن انرژی خود را بر چیزی متمرکز کنید که از آن لذت میبرید.
این موضوع در رابطه با رسانههای اجتماعی بسیار صحیح و معتبر است. باوجود داشتن، شبکه های اجتماعی مختلف، شما کاملاً آزاد هستید تا یکی از آنها را برای کار خود برگزینید.
در ادامه به مواردی که میتوانید از بین آنها برای خود انتخاب کنید اشاره میشود:
- فیسبوک (صفحه طرفداران و گروهها)
- توئیتر
- پینترست
- کانال یوتیوپ
- گوگل پلاس
- لینکدین
- وبلاگ
هر شبکه اجتماعی تا حدودی نسبت به بقیه به گونه متفاوتی کار میکند و گروه خاصی از مردم جزء مخاطبین آن هستند.
در حال حاضر فیسبوک بهترین وسیله ارتباطی برای دسترسی پیدا کردن به دیگر افراد در اجتماع بیرون هستند؛ البته قدرت پرسونال برندینگ اینستاگرام را هم نباید دست کم گرفت. بااینوجود تعداد بسیار زیادی از مردم که در آن برای خود حساب کاربری دارند و بهطور روزانه آن را چک میکنند و آنها را کانال بسیار خوبی برای دسترسی پیدا کردن به مخاطبان عمده و گروهی میدانند.
۴- خود را بهگونهای متفاوت از دیگران جایگاهیابی کنید.
یکی از اصولیترین قوانین بازاریابی و فروش موفق، جایگاهیابی برند یا محصول موردنظر بهصورت ویژه است که خود موجب ماندگاری در اذهان شود. این موضوع به این معناست که به دیگران نشان دهیم محصول و برند ما چگونه نسبت به بقیه موارد موجود در بازار در جایگاه بهتری قرار میگیرد و متفاوت از آنهاست.
هر کسبوکاری که دارید و هر پیشنهادی که ارائه میکنید، بدانید که همیشه یک نفر دیگر وجود دارد که قبل از شما مشغول این کارشده است. بهندرت اتفاق میافتد که محصول یا خدمات شما چیزی منحصربهفرد و یا تنها گزینه موجود در بازار باشد.
بااینوجود، این موضوع یک مشکل تلقی نمیشود. در مورد آن بی اندیشید. فرصتهای بیشماری در بازار برای شرکتهای کوکاکولا و پپسی وجود دارد و البته فرصتهای بیشتری هم در فضای آنلاین وجود دارد.خوب اگر این محصول شما نیست که باعث میشود تا شما از دیگران متفاوت باشید، پس چه عاملی باعث تمایز شما میشود؟معلوم است! وجود گل خود شما است که باعث این تمایز میشود.
اینکه شما از دیگران کپیبرداری نکنید از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. شما میتوانید از دیگران الهام بگیرید، اما هرگز سعی در کپیبرداری از دیگران نداشته باشید. اگر چنین کاری بکنید، نشان از تقلب شما بوده و دیگران این موضوع را بهخوبی احساس میکنند. و از همه مهمتر اینکه اگر شما از روش فرد دیگری کپیبرداری کنید و این به معنای این باشد که دقیقاً همان روش فرد دیگر را پی میگیرید، بدانید که بهاحتمالزیاد آن فرد مدتزمان بیشتری نسبت به شما در بازار حضورداشته است. بنابراین دیگر چه لزومی دارد که مردم به سراغ شما بیایند؟ آنها مطمئناً به سراغ افراد دیگر خواهند رفت.
بهعنوانمثال فرانک کِرن، یک کارشناس شناختهشده درزمینهٔ بازاریابی آنلاین میباشد. همچنین جِف والکِر نیز در این زمینه شناختهشده است. اما فرانک یک کمدین است، درحالیکه جِف شخصیت آرام و خجالتی دارد. آنها مطالب و موضوعات مشابهی را تدریس میکنند، اما شخصیت آنها موجب میشود تا گروههایی کاملاً متفاوت از مردم را بهسوی خود جلب کنند.
البته، منحصربهفرد بودن به این معنا است که عدهای از مردم بهسوی شما جذب میشوند و عدهای دیگر برعکس از شما دور میشوند. هرقدر میزان منحصر بودن شما بیشتر باشد، این موضوع میزان قطبی بودن مخاطبین شمارا هم افزایش میدهد. این موضع بدی نیست و نکته منفی در مورد آن وجود ندارد. آنها ممکن است برای همیشه احساس بدی نسبت به شما داشته باشند، و بدون توجه به اینکه شما چگونه کسبوکار خود را پیش میبرید، همیشه با افرادی برخورد خواهید داشت که سعی دارند چیزی را به شما آموزش دهند،
آنهایی که “آن کار را بهتر از شما انجام میدهند”، یا اینکه از شما تصوری اندک و حاکی از بیارزشی دارند. بهسادگی از کنار آنها بگذرید، چراکه کاری نمیتوانید در رابطه با آنها انجام دهید. کاری که شما میتوانید انجام دهید بستگی به خود شما دارد و شما تنها باید به مخاطبین خود اهمیت بدهید، آنهایی که بازتابی از شما هستند و به شما اعتماد دارند.
۵- تائید اجتماع را به دست آورید.
یک مورد دیگر باقیمانده که شما برای یک فرایند برندینگ موفق آنلاین (و حتی آفلاین) به آن نیاز دارید. این مورد همان تائید اجتماع هست.
اگر فرصتی برای مطالعه کتاب “تأثیر” اثر ر. سیالدینی داشتهاید، بهخوبی میدانید که تائید اجتماع یکی از قویترین ابزارهایی است که شما میتوانید از آن برای اقناع دیگران استفاده کنید. شما کاری را انجام میدهید که برای اقناع دیگران لازم است – تا اقدام به خرید محصول یا خدمات شما بکنند.
برای این منظور شما نیاز دارید تا آنها به شما اعتماد کنند. هر آن چیزی که تاکنون در مورد آن صحبت کردیم بهطور غیرمستقیم در ارتباط با ایجاد اعتماد مخاطب نسبت به شما بوده است. تائید اجتماع چیزی است که بهطور مستقیم به ایجاد آن میپردازد.
بنابراین تائید اجتماع دقیقاً به چه معنایی به کار میرود؟ تائید اجتماع به هر نوعی از تائید اشاره دارد که از طرف شخص دیگری ناشی میشود. بنابراین میتواند شامل موارد زیر شود:
- گواهینامهها یا تائیدیه های مختلف که از جانب افرادی میآیند که شما با آنها کارکردهاید (مشتریان، مراجعهکنندگان، شرکا، مربیان و ……)
- جوایز و هدایایی که تاکنون دریافت کردهاید
- لوگو شرکتهایی که با آنها یا برای آنها کارکردهاید
- تصاویری که نشاندهنده شما در حین تدریس، سخنرانی و یا مربیگری هستند
- تصاویری از شما همراه با مشتریان و یا مراجعهکنندگان به شما
- تصاویری از شما همراه شخصیتهای اجتماعی، افراد مشهور و کارشناسان
- بازخورد مثبت از شخصیتهای اجتماعی و کارشناسان
- درج مطالب مختلف از شما در نشریات
- لوگو رسانههایی که به انعکاس فعالیتهای شما یا معرفی محصولات شما پرداختهاند.
ممکن است از در اختیار نداشتن هیچیک از این موارد در شگفت باشید. تا زمانی که هیچگونه مطلبی از شما در نشریات منتشرنشده باشد، نمیتوانید مشتری برای خود داشته باشید، و البته تا زمانی هم که هیچ مشتری نداشته باشید نمیتوانید به درج مطلبی درباره خود در رسانهها امیدوار باشید.
شروع به عرضه محصولات یا خدمات خود به گروههایی بهصورت رایگان درازای درج مطلب در رابطه با خود در نشریات آنها بکنید. آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و از آنها بخواهید تا آنها نیز اقدام به نشر مطلب و یا نقد بکنند.
همچنین شما میتوانید از بهاصطلاح “تائید استقراضی” نیز استفاده کنید، به این معنا که شما از دیگران تائیدی دریافت میکنید، درحالیکه این تائید برای شخص شما نیست، بلکه تائید برای موضوعی است که به تدریس آن مشغول هستید.
پرسونال برندینگ در لینکداین
هر کسی که صاحب کسب و کار است و به پرسونال برندینگ خود اهمیت میدهد، باز کردن یک حساب در لینکداین، برایش از اوجب واجبات است. این شبکه اجتماعی را میتوان پرمخاطبترین و حرفهایترین شبکه اجتماعی مربوط به کسب و کار در سرتاسر دنیا دانست که هر کسی با هر تخصصی که دارد، در آن فعالیت میکند. از همین روی، میتوان ادعا کرد که این بستر، منبعی است عظیم برای موفقیت کسب و کار شما و ارتقا برند و تصویر شما. به طور کلی، میتوان این شبکه را برای بیزینسهای B2B بسیار ایدهآل دانست. به عبارت دیگر مخاطبین هدف در تبلیغات لینکداین، بیشتر از افراد عادی، متخصصان و یا سایر کسب و کارها هستند.
شما برای ارتقای برند شخصی خود میتوانید از لینکداین برای موارد زیر استفاده کنید:
- محصولات، رویدادها و خدمات خود را معرفی کنید. (اگر صاحب یا نماینده کسب و کار هستید.)
- با انتشار محتوای فاخر و تخصصی، خود یا کسب و کار خود با عنوان متخصص معرفی کنید.
- برای ارتباط، ساخت نتوورک با افراد، جذب متخصصان و یا استخدام متقاضیان استفاده کنید.
لینکداین بستر بسیار جالبی است؛ هم میتوانید در آن انواع و اقسام مربی پرسونال برندینگ و دورههای مختلف کوچینگ برند شخصی را پیدا کنید، هم میتوانید خودتان به این کار مشغول شوید و تجربههای خود را با دیگران در میان بگذارید، هم اینکه از این بستر برای ارتقای تصویر برند خود استفاده کنید.
با هر هدفی که به سراغ این شبکه اجتماعی میروید، باید به یاد داشته باشید که:
- لینکداین یک بستر حرفهای است و نیازمند اخلاق حرفهای میباشد.
- پروفایل شما در لینکداین، معرف شماست و آینهی تمامنمای سوابق و فعالیتهای برند شما به حساب میآید.
- ساخت یک پروفایل، انتخاب تصویر و پوسته و حتی نکات ظاهری شما نیز در پرسونال برندینگ موثر است.
- پروفایل شما در لینکداین معرف شماست و حتی میتواند نقش رزومه را برای شما ایفا کند.
- محتوایی که در این بستر منتشر میکنید، از هر جنسی که باشد، بسیار اهمیت دارد و باید در انتخاب و طرح آن وسواس و دقت به خرج دهید.
- برای بهینهسازی صفحه خود باید از کلیدواژهها و هشتگهای مناسب استفاده کنید، خودتان را به طور خلاصه ولی کامل معرفی کنید، لینکی برای ارتباط به وبسایت کسب و کار خود ذکر کنید، محتوای متناسب و تخصصی منتشر کنید.
7 قدم برای ساختن برند شخصی شما
مرحله اول: ارزش ها و احساسات خود را تعیین و اولویت بندی کنید.
ارزش ها چیزهایی هستند که به اعتقاد شما در نحوه زندگی و کار مرتبط هستند. آنها برای شما بسیار مهم هستند و اولویت های شما را تعیین می کنند. برخی از ارزش ها شامل دوستان ، خانواده ، صداقت ، جامعه ، جاه طلبی ها و غیره است. وقتی با تصمیمات دشوار روبرو می شوید ، معمولاً به ارزشهای عمیق خود تکیه می کنید.
ارزش ها برای کسب و کار مهم هستند، اولویت بندی ارزش به شما کمک می کند تا بتوانید چشم انداز برند شخصی خود را تعیین کنید.
احساسات شما راههایی هستند که شما از گذراندن وقت خود لذت می برید. معمولاً اینها با ارزشهای شما متفاوت هستند ، گرچه بعضی اوقات ممکن است با هم همپوشانی داشته باشند. برای ساختن برند شخصی خود ، ابتدا باید احساسات خود را (چه شخصی و چه حرفه ای) شناسایی کنید. احساسات حرفه ای ممکن است شامل فناوری ، اتوماسیون اداری و طراحی باشد ، در حالی که احساسات شخصی ممکن است شامل قدم زدن، خانواده و ورزش باشد.
ارزش ها و احساسات به شما کمک می کنند تا در دو ، پنج یا حتی بیست و پنج سال مسیر شغلی ایده آل خود را تعیین کنید.
مرحله دوم: ویژگیهای اصلی خود را تعریف کنید.
چه چیزی به شما کمک می کند تا در جمع تاثیرگذار باشید؟ این عناصر صفات بی نظیر شما هستند و به شکل گیری برند شخصی شما کمک می کنند. 4 ویژگی شخصیتی بزرگ شغلی به شرح زیر شناخته می شوند:
- آمادگی ذهنی برای تجربه
- وجدان کاری
- برونگرایی
- موافقت
هر یک از این صفات در مقیاس های مشخصی ارزیابی می شوند و جایی که شما قرار می گیرید شخصیت منحصر به فرد شما را تعریف می کنند. البته ، این صفات لازم نیست دائمی باشند؛ اگر نتایج خود را دوست ندارید ، می توانید برای حرکت در جهت مورد نظر گام بردارید. یا مثلاً ، اگر قالب فکری بسته دارید، می توانید چیزهای جدیدی را در محل کار و زندگی شخصی امتحان کنید. در مقابل ، به احتمال زیاد شما در تغییر صفات کلیدی مانند خصوصیات برونگرا و درونگرا خیلی خوش شانس نیستید.
برای تعیین اینکه امروز چه کسی هستید، آیا به بینش دقیق تری نیاز دارید؟ از دوستان و خانواده خود برای نظرات صادقانه آنها سؤال کنید. از آنها بخواهید که سه صفت را که برای توصیف شما استفاده می کنند به شما بگویند.این مورد برای شما بسیار مفید خواهد بود.
مرحله سوم: تصورات شخصی خود را توسعه دهید.
وقتی ارزش ها، احساسات و ویژگی های شخصیتی خود را بدانید.
- از توصیفات حرفه ای در Linkedin ، در مشخصات شرکت و غیره استفاده کنید.
- امضای ایمیلی را که مختص شماست ،ایجاد کنید. (اگر نمی توانید امضای ایمیلی را که برای شرکت خود استفاده می کنید ویرایش کنید) از ایمیل شخصی خود استفاده کنید. تمام اطلاعات تماس، نمادهای رسانه های اجتماعی ، شرکت و وب سایت خود را در آن درج کنید.
- با محتوای مناسب، اعتبار ایجاد کنید. از وبلاگ شخصی، نمایه Linkedin یا ابزارهای انتشار مانند Medium استفاده کنید تا پیام خود را در مورد موضوعات موردعلاقه خود استخراج کنید.
- زره خود را بپوشید! برای رویدادهای شبکه سازی و جلسات بزرگ همیشه آماده باشید.
مرحله چهارم: مخاطب هدف خود را تعریف کنید.
شما نمی توانید همه آدمها را شبیه خود کنید، بنابراین چرا سعی می کنید هنگام ساختن نام برند شخصی خود از همه استفاده کنید؟ تعریف مخاطب هدف برای سازمانها مهم است، همچنین برای افراد نیز مهم است.فکر کنید وقتی جوانتر بودید ویک تقاضایی از والدین تان داشتید و عکس العمل آنها وقتی در شرایط خوبی بودند چگونه بوده است. این مثال اساسی یک درس مهم را آموزش می دهد. بهتر است وقت و انرژی خود را در مخاطبی سرمایه گذاری کنید که احتمالاً نتیجه دلخواه خود را به شما می دهد.
مخاطبان هدف شما شامل موارد زیر است:
- شخصی که به شما توجه می کند: این شخص به طور معمول رئیس، سرمایه گذار یا مشتری است. این شخص مسئول مرحله بعدی کار شما است. توضیحی در مورد این شخص (واقعی یا ساختگی) ایجاد کنید و تا آنجا که می توانید جزئیات بیشتری در فایل آنها بگنجانید. سپس انگیزه های شخصی و حرفه ای این شخص را شناسایی کنید. هنگامی که انگیزه های او را درک می کنید ، می تواند به شما کمک کند بهتر درک کنید که چگونه می تواند در رسیدن به اهداف خود به شما کمک کند و حتی چگونه می توانید به او در تحقق اهداف خود کمک کنید!
شاید رئیس شما دوست داشته باشد که مدیر ارشد بازاریابی باشد و وقت بیشتری را با خانواده اش بگذراند. شما می توانید با در دست گرفتن پروژه های اضافی و یا ساده سازی روند کار، اوقات خود را آزاد کنید. سپس او خوشحال خواهد شد که به شما کمک کند در مقابل! جلسه ای را تنظیم کنید تا اهداف خود را تشریح کنید و در مورد برنامه های زمانی خاص و موارد انجام شده برای دستیابی به آنها صحبت کنید.
- اشخاصی که روی افرادی که به شما توجه دارند تاثیر گذارند:با آنها بوسیله جملات تاثیرگذار و سهل الوصول ارتباط برقرار کنید. دستاوردهای فعلی خود را ترسیم کنید و اهداف خود را به طور واضح و مشخص در قالب بندی فعلی بیان کنید. نشان دهید که چگونه در موقعیت فعلی خود قرارگرفته اید و چگونه می توانید فراتر هم بروید.
- طرفداران شما: پیام های شما برای چه کسانی نوشته شده است؟ چه کسی بیشتر از مصرف آنها سود خواهد کرد و آنچه را که می خواهید به شما ارائه می دهد؟ این مخاطب هدف شما از طرفداران است. اگر قصد دستیابی به شغل جدید یا ارتقاء را دارید ، طرفداران شما می توانند با ارائه توصیه های عالی به شما کمک کنند تا به اهداف جدید خود برسید.
مرحله پنجم: حضور آنلاین خود را بسازید.
از توییتر گرفته تا پادکست ها ، وبلاگها تا فیس بوک ، برای تأسیس نام برند شخصی خود، باید خود را مطرح کنید. اول ، شما باید URL ها ، نام های کاربری اجتماعی و غیره را انتخاب کنید که بهترین نام برند تجاری شما تا قبل از این باشد! این شامل وب سایت شخصی شما و هر شبکه اجتماعی است که شما برای پیوستن به آن انتخاب می کنید.
اگر می خواهید وضعیت شغلی خود را بهبود بخشیده یا به دنبال مشتری بگردید ، Linkedin یکی از بهترین مکان ها برای شروع به کار اجتماعی است. توییتر، فیس بوک و اینستاگرام شبکه های اصلی دیگری هستند که می توانید به آنها بپردازید. نام کاربری خود را در اینجا ایجاد کرده و شروع به ساختن پروفایل های خود در شبکه (های) کنید که به بهترین وجه مناسب باشند و به پیشرفت بیشتر برند شخصی شما کمک کنند.
علاوه بر این ، اطمینان حاصل کنید که وب سایت شخصی شما بهترین ویژگی ها وجنبه تخصصی خود را نشان می دهد. اگر نویسنده یا طراح هستید، یک نمونه کار را ایجاد کنید. اگر سخنران هستید، یک پادکست یا فیلم خود را آپلود کنید که در یک کنفرانس صحبت می کنید.
مرحله ششم: وبلاگ نویسی را آغاز کنید!
بسیاری از بازاریابان وبلاگ نویسی را بهترین راه برای ایجاد یک تجارت می دانند، اما می توانند هنگام ساخت یک برند شخصی نیز تأثیرگذار باشند. پس از وب سایت خود ، برای شروع وبلاگ نویسی از راهنمای کامل برای ایجاد مخاطبان وبلاگ خود استفاده کنید. هنگامی که دنبال کننده (فالوور) هستید ، در راه رسیدن به یک برند شخصی ثابت قدم هستید.
برخی از بهترین استراتژی ها برای به دست آوردن دنبال کنندگان (فالوورها) عبارتند از:
- نوشتن اطلاعات در مورد افراد تاثیرگذار و به اشتراک گذاشتن پست های خود
- با استفاده ازلینکهای اشتراک گذاری اجتماعی در وبلاگ خود
- پیوستن به انجمن های مرتبط آنلاین
- تکرار مطالب خود در شبکه های اجتماعی
پس از ایجاد مخاطب، به طور مرتب پست گذاری کنید، بهترین شیوه های سئو را دنبال کنید و به تلاش و دستیابی به بهترین نتایج برای ارائه به مخاطبان خود ادامه دهید.
مرحله هفتم: قدم های یک متخصص را دنبال کنید.
آخرین مرحله از مراحل پرسونال برندینگ، استفاده از دانش افراد متخصص است. راههای زیاد برای این کار وجود دارد؛ از جمله مطالعه کتاب، مقالات، پادکست، شرکت در دوره پرسونال برندینگ به صورت حضوری یا مجازی. چه کسی را در داخل یا خارج از صنعت بازاریابی تحسین می کنید؟ در اینجا چند نمونه از برند تجاری شخصی عالی آورده شده است که می توانید مستقیما از دانش کارشناسان بهره ببرید. توجه داشته باشید که چگونه این افراد دانش و کارهای خود را ارائه می دهند.
Darren Hardy:
- darrenhardy.com
- twitter.com/darrenhardy
- facebook.com/DarrenHardyFan
- linkedin.com/in/DarrenHardy
- darrenhardy.success.com
Neil Patel:
- http://neilpatel.com/
- http://neilpate l.com/blog/
- http://neilpatel.com/podcast/
- https://www.linkedin.com/in/neilkpatel
این روشی است که شما باید شروع کنید. سپس باگذشت زمان که شما مجموعهای از مراجعین و مشتریان راضی و خوشحال را در اختیار خود داشتید، میتوانید بازخورد یا نظرات آنها را جویا شوید و به انعکاس آنها در وبسایت خود بپردازید. امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید.
سوالات متداول
[row]
[col span__sm=”12″ bg_color=”rgb(255, 255, 255)” depth=”1″ depth_hover=”2″]
[accordion]
[accordion-item title=” پرسونال برندینگ به چه معناست؟”]
پرسونال برندینگ یا برند شخصی، به تصویری گفته میشود که از ما، محصولات و یا خدمات ما، در ذهن مخاطب نقش بسته است. حال به اقداماتی که برای تقویت تصویر انجام شود، پرسونال برندینگ گفته میشود.
[/accordion-item]
[accordion-item title=” پرسونال برندینگ آنلاین در چند مرحله انجام میشود؟”]
در 5 مرحله، ابتدا لازم است که ابتدا لازم است که وبسایت ی طراحی کرده و برای آن دامین تهیه کنید. سپس منابع مالی لازم را مهیا کنید، سپس وارد شبکههای اجتماعی شوید و خود را تبلیغ کنید، متفاوت باشید و در نهایت با ابزار مختلف، تایید و توجه مخاطب را به دست آورید.
[/accordion-item]
[accordion-item title=” چرا پرسونال برندینگ اهمیت دارد؟”]
هدف غایی و اصلی پرسونال برندینگ، دیده شدن است؛ این دیده شدن میتواند مزایای بسیاری را به همراه داشته باشد؛ از جمله شهرت، افزایش مشتری، افزایش فروش، افزایش اعتبار و اعتماد و…
[/accordion-item]
[accordion-item title=” برای برندسازی شخصی از کدام شبکههای اجتماعی میتوان استفاده کرد؟”]
فیس بوک، توییتر، لینکداین و اینستاگرام، مهمترین بسترهای اجتماعی آنلاین، برای پرسونال برندینگ هستند. در این میان شاید بتوان لینکداین را از همه موثرتر دانست.
[/accordion-item]
[/accordion]
[/col]
[/row]
[block id=”comment”]
6 پاسخ
مقاله واقعا کامل و جامع بود و به خیلی از سوالاتم پاسخ داد! امابه جز یه سوال، چرا تو مقاله گفته شده که حرف مردم اهمیت پیدا میکنه؟
درود دوست عزیز. همانطور که در همین مقاله ذکر شد، برند شخصی ما، ارتباط مستقیمی دارد با تصویری که از ما در ذهن مخاطب وجود دارد. حال برای ارتقای این تصویر، به زبان ساده باید هر کاری را انجام دهیم که به مذاق آنها خوش میاید و باعث جلب توجهشان میشود؛ از هر کاری که این تصویر را خراب میکند نیز باید دوری کنیم. از همین روست که میگوییم حرف مردم در پرسونال برندینگ، مهم است
تاثیر لینکداین رو من خودم به شخصه تجربه کردم. واقعا اگر درست و اصولی این کار انجام بشه، میتونه برای تصویرسازی و ساخت برند شخصی واقعا مفید باشه.
درود دوست عزیز. حق کاملا با شماست. استفاده از شبکههای اجتماعی نظیر لینکداین و یا فیسبوک و توییتر و اینستاگرام، از مفیدترین ابزارها برای برندینگ شخصی به شمار میرود. همانطور که گفتید، اگر از اصول و نکات ضروری آن که البته در مقاله ذکر کردیم، پیروی شود، میتواند به دیده شدن شما، شبکهسازی با سایر بیزنسها و البته افزایش مشتری و بزرگتر کردن دایره مشتریان، تاثیر بسزایی داشته باشد.
سلام و تشکر بابت این متن تخصصی، من به عنوان صاحب یه کسب و کار چنین مقالهای واقعا برام لازم بود. سوالم اینه، چرا اینقدر روی متمایز بودن تاکید شده؟
درود دوست عزیز. جواب این سوال بسیار ساده است. هدف از برندسازی شخصی، چیزی نیست جز دیده شدن. برای این دیده شدن، باید راهکارها و ابزارها و روشهای بسیاری را در پیش بگیریم تا بتوانیم توجه مخاطب را به خود جلی کنیم و از همه مهمتر، باید از دیگران متفاوت باشیم. اگر بخواهیم از دیگران تقلید کنیم، هیچگاه توجه مخاطب به ما جلب نخواهد شد، زیرا آن چیزی که قصد تقلیدش را داشتیم، قبلا وجود داشته و چه بسا بسیار بهتر از ما عمل کرده باشد.